دیشب توفیقی شد تا پای تی باشیم و شب فیلمی دیدیم بنام " کوهستان سرد " در شبکه نمایش !! البته بقدری سانسور در فیلم وجود داشت که چسباندن سر و ته فیلم به هم کار دشواری بود و بیننده بایستی قبلا یک نیمچه اطلاعاتی در مورد جنگ های انفصال آمریکا و ... می داشت والا در میان آنهمه سکانس بهم ریخته و پاره پاره چیزی دستگیرش نمی شد !!
و ابتدا کمی در مورد جنگهای انفصال به روایت از ویکی پدیا :
چند هفته پس از انتخابات ریاست جمهوری در ۲۰ سپتامبر ۱۸۶۰، کارولینای جنوبی با رأی مجلس قانونگذاری خود، خروج از جرگه ایالات متحده را اعلام کرد. بلافاصله پس از مراسم سوگند لینکلن در ۴ مارس، ۱۸۶۱ ایالات متحده تجزیه شد. در این روز ایالتهای کارولینای جنوبی، جورجیا، فلوریدا، آلاباما، میسیسیپی، لوئیزیانا و تگزاس کنفدراسیون کشورهای آمریکا را تشکیل دادند. اندک زمانی بعد، آرکانزاس، کارولینای شمالی، ویرجینیا و تنسی نیز به ایالتهای شورشی پیوستند و تعداد ایالتهای تجزیه طلب به ۱۱ ایالت رسید. در این کشمکش، یازده ایالت جنوبی به ایالتهای برده مشهور شده بودند، چرا که در این مناطق بردهداری هنوز رواج داشت و برعکس ایالتهای شمالی ممنوع نشده بود. ایالتهای جنوبی بلافاصله ریچموند را پایتخت خود قرار داده و جفرسن دیویس را به ریاست جمهوری برگزیدند.
دژ سومتر در بندر چارلتون در کارولینای جنوبی در آوریل ۱۸۶۱ مورد حمله جنوبیها قرار گرفت. مدافع قلعه یعنی ژنرال اندرسن شمالی قصد تسلیم نداشت اما سرانجام در اثر شدت حملات جنوبیها قلعه را به مهاجمان واگذار کرد. غرش توپهای جنوبی چندان ادامه نیافت و جنگ کم و بیش با تلفات اندکی به پایان رسید اما سقوط دژ سومتر آتش نبردی را شعلهور ساخت که ۴ سال به طول انجامید و ۶۰۰ هزار تن را به کشتن داد.
همین قدر اطلاعات عمومی در مورد جنگ های انفصال شاید کافی بوده باشد و ناگفته هایی که باید به درد خودشان بخورد تا ما (!!) ولی در همان فیلم سانسور شده و بهم ریخته هم می شد ردپای مسایلی را دید که امروزه ما با آن در کشور خودمان درگیر هستیم !! افرادی که زندگی خود را رها کردند تا به جنگ بروند (!!) و چیزهایی در جنگ دیدند که اصلا برایشان خوشآیند نبود (!!) و در سایه منطق جنگ و کشتار روحیاتی را بدست آوردند که روحیات انسانی آنها ا زیر سوال برد (!!) و در این سوی جنگ افرادی با سوءاستفاده از موقعیت هایی که داشتند چه هرج مرج هایی که نیافریدند (!!)
اینها غالبا موضوعاتی هستند که در تمامی انقلاب ها و جنگ ها پیش می آید و مردم دوباره وضعیتی می آفرینند که جنگ ها تکرار گردد و خرابی های جنگ و بدنیال آن خرابی های روانی بعد از جنگ و ... پیش بیاید !! این روزها که وضعیت اقتصادی و روانی جامعه دوباره بهم ریخته است اگر ردپای صحیحی از جریانات گرفته شود مطمئنا به سودجویانی خواهند رسید که با منطق های خطی و ضعیف (!!) و استفاده از موقعیت ها و امتیازها (!!) همان راههای غلط را می روند !!! از این دست آدم نماها امروزه درتعاونی ها و ادارات و سازمان ها و ارگان ها زیاد داریم...
فیلم " کوهستان سرد " یک روایت کوچک از اتفاقی بسیار بزرگ بود ، از فاجعه ای که سرمایه داران بزرگ برای حفظ دارائی های خود به راه انداختند تا هزاران انسان با فریب های کوچک که در آنها تبدیل به باور شده بود راه بیافتند و در راه جنگ تلف بشوند و آن وقت کسانی از خودشان بر آنها مسلط بشوند که از دشمن بدتر بودند !!!
===
بعد از تماشای فیلم خوب ولی پاره پاره شده (!!) کمی هم به نشست خبری شبکه 2 گوش دادم که در آن یک وزیر اسبق ترِ سنگین در طرفی نشسته بود و یک استاد دانشگاه سبک در طرف دیگر !!! واقعا آدم شرمش می آید که در کشوری زندگی بکند که یک نادان یه وری بنشیند و ادعای استاد تمامی بکند ، آنهم در رشته ی اقتصاد و ... ( البته هر دو از مجلس بودند انگار !! )
بحث در مورد افزایش حقوق ها بود، اینکه پلکانی باشد یا پلکانی معکوس و یا مثل یارانه و یک مبلغ ثابت !!! و بیخود داشتند خودشان را سر حقوق برخی ها که فرقی ندارد حقوقشان اضافه بشود یا نشود بحث می کردند (!) چون آن برخی ها افزایش درآمدهای آسانسوری از محل های مختلف دارند و مطمئنا اهل فن می دانند که از پروژه کارها دولت باید چیزی هم بگیرد نه اینکه حقوقی بدهد (!) چون آنها صد برابر حقوق را از پروژه ها و تقسیم غنائم با پیمانکارها بدست می آورند !!
طبق معمول همه ی نشست ها جمع بندی ها به سی ثانیه ی آخر کشید و وقت هم که نبود ولی بنظر می رسید که جریان راه اندازی کوپن در کشور ما بهترین راهکار بوده باشد (!؟) در جریان کوپن ما دزد سر گردنه داشتیم و حالا دزدها تا سرکوچه پیش آمده اند !!!