مردم این روزها !!

دیروز اول شب ، وقتی داشتم به خانه برمی گشتم !! رسیدم ایستگاه و دیدم چند نفری هستند و از اتوبوس خبری نیست ... چند دقیقه ایستادم و یک پیرمردی بعد از من آمد و غر غر کنان ایستاد ... معلوم بود که خیلی سردش شده بود !!

کمی بعد غرغرش تبدیل به شکایت شد و گفت : " نیم ساعته منتظریم و اتوبوس نیست !! این چه وضعیه !؟ و ... " شاید یک دقیقه بعد دوباره شروع کرد به بلند بلند شکایت کردن از کی (!؟) پیش کی ها(!!) و فحش دادن به کسانی که آنجا نبودند تا بشنوند (!) و کسانی که بودند و نیاز نبود و حتی خوب نبود (!) بشنوند !! بعد پسر جوانی که تزه رسیده بود را همراه خود کرد تا به کیوسک بروند و بازرس منطقه را در جریان بگذارند و به جوان هم می گفت : " بیا ... من خودم دولتی بودم و می دانم چگونه باید با اینها حرف زد !! " ( یعنی همین جمله یک عالمه حرف در خودش داشت و نشان می داد که خودش از همین قماش بود !! ) هنوز چند قدمی نرفته بودند که اتوبوس هم آمد و ما سوار شدیم و از جلوی کیوسک آنها را هم برداشتیم و کنار دست من نشست !! و تعریف کرد که رفتم و یک اسمی دادم که طرف بلند شد و دیدی که آورد و مرا تا کنار اتوبوس بدرقه کرد ، فهمید که با کی طرف است !!

هوا سرد بود ، ولی نه آنقدر زیاد !! بهرحال بهمن ماه است و این وقت سال باید چند درجه زیر صفر باشد !! حداقل در این مورد نمی شود به دولت ایراد گرفت که چرا هوا سرد است !؟!؟ ولی بی نظمی ها همچنان بیداد می کند و هر کسی خر خودش را می راند و مردم از اینهمه بی نظمی شاکی شده اند و همه از دست دولت !! و کسی در هر لباس خدمتی که باشد ( عمومی یا خصوصی !! ) خودش را زیر سوال نمی برد !؟!؟ چرا که از خیلی قدیم گفته اند : " اگر تنگی کفش ات پایت را اذیت کرد (!) به دولت فحش بده !! "

گوشی را درآوردم و نگاه کردم ببینم دمای هوا چقدر است که نشان می داد -2 و پیرمرد کناردستی ام گفت : " داخل اتوبوس را نشان می دهد !؟ " البته خودش متوجه شد ولی دیگر پرسیده بود !! گفتم : " این دماسنج نیست که این نمکدان است !! دمای شهر را نشان می دهد !!" گفت : " اینها هم دروغ می گویند ... قدیم هواشناسی خبر می داد تا دولت بر اساس آن برنامه بریزد که چکار بکند !! حالا دست خودشان است و هر جور بخواهند می نویسند !! "

مردم این روزها بدجوری باور کرده اند که دولت دروغ می گوید و این اصلا نشانه ی خوبی نیست (!!) چرا که کافی ست دولت دروغ بگوید و اینها آن دروغ را دروغ بپندارند و مطمئنا نتیجه دلخواه دولت بدست می آید و بازی یک دور دیگر می تواند ادامه یابد ؛ مخصوصا با این ملت که از شدت سردرگمی قاطی هم کرده اند !!

صبح توی خانه گوشی خانم را باز کردم تا ببینم دمای هوا چقدر است ... رفته بودم نان بگیرم و بقول خیلی قدیمی ها نفسم توی هوا یخ می زد !! دیدم که نوشته است 0 درجه !!! البته که دروغ نبود و تنظیمات ایشان روی شهر می باشد و هوای شهر تبریز در ساعت 8/30 ÷، صفر درجه بود !! بعد گوشی خودم را باز کردم و دیدم که نوشته است -6 زیر صفر !! و تنظیمات گوشی من روی محل خانه مان بود که شرقی ترین نقطه ی شهر هستیم !!

شاید بهترین کار همان باشد که برای گرم شدن آدم سوار اتوبوس های یخی بشود و برود مرکز شهر تا کمی آفتاب بخورد !!