کشف جدید ...

چند وقت پیش در خانه سنبوسه تهیه کرده بودیم و اضافی محتویات در یخچال مانده بود تا اینکه شبی آنها را لای نان تافتون ریخته و پیچاندیم و گذاشتیم توی تابه سرخ شد و دیدیم انصافا خیلی هم خوشمزه شده است !!

  

برای همین در نوبت بعدی لای نان تافتون ، مواد لازم برای تهیه پیتزا ریختیم و به همان روش و توی تابه و روی اجاق گاز ، اولین محصول پیتزا تابه ای از نان تافتون را تهیه کردیم و اتفاقا خیلی خوشمزه شده بود ( در چند پست قبلی عکس اش را گذاشته بودم !! )

دیروز مادربانو و بالدیز خانیم و آ قئین آمده بودند خانه ی ما برای یک سری کارهای جنبی ( ادامه ی همان یک درصدهای برخی از کارها !!) ، من باتفاقا آ قئین مشغول آنتیک کاری بودیم و داشتیم کج و کولگی های دیوا رها را سنگچین می کردیم و در برخی جاها طرح های پیشنهادی را اجرا می کردیم ؛ مثلا در لبه های ستون ها که زیبا دیده می شدند و خانه به شکل قلعه درمیآمد ، البته نظر من این بود که سطوح دیگر را آبی آسمانی رنگ بزنیم و انگار از بقایای یک قلعه داریم آسمان را می بینیم !!!

آقئین بنده فوق العاده مرتب و منظم و با سلیقه تشریف دارد و برای همین در هر نوبت کاری که شامل یک روز می شود (!) حدود یک و نیم متری سنگ آنتیک کار می کنیم !! البته این امر برای من کمی خسته کننده می شود ولی او با دقت و ظرافت مشغول کار خودش می شود و نهایت سعی خود را به کا رمی گیرد و صدالبته در نهایت کاری که می کند بسیار زیباتر و مرتب تر می شود ... چندی قبل قمستی از دیوارهای آشپزخانه را دادم برایم آنتیک کاری کردند و چون اصلا با این کار آشنائی نداشتم و نمی خواستم بی گدار به آب بزنم ، مبلغی پیاده شدم و تجربه ای اندوختم و آن اینکه انسان هر کاری را خودش بکند خوب است !! حداقل باندازه ی سلیقه ی خودش درمی آید و لازم نیست یکی پول پرداخت بکند و یکی با سلیقه ی خودش کاری کرده و نفعی ببرد و همان پرداخت کننده تا سالها از دیدن ماحصل کار خراب دیگران حرص بخورد !!!

متاسفانه در کشور من هیچ جایگاهی برای نظارت و تعیین صلاحیت و احیانا بررسی وجود ندارد ؛ البته میزهای زیادی برای این قبیل کارها در ادارات وجود دارد ولی صرفا برای ایجاد اشتغال کاذب هستند !!! این روزها یک قیمت هایی برای انواع کارها مطرح می شوند که فوق العاده دور از انصاف و از مدل تیغ زدن هستند (!!) مثلا شما می خواهید کابینت آشپزخانه تان را عوض کنید (!) قیمتی که از شما می خواهند نه تنها دو یا سه برابر قیمت واقعی می باشد (!) بلکه اصلا کاری در حد و اندازه ی آن مبلغ نمی شود (!) ولی مردم تن به این مبالغ می دهند و کار همه راه می افتد ؛ چرا که ما نه برای لذت بردن از در کنار هم بودن که برای تحمل کردن اشتباهات همدیگر پرورش یافته ایم !!!

در کارخانه وقتی قیمتی برای محصول یارائه می شد ، بایستی آنالیز قیمت هم ارسال می شد ، البته این شامل مواردی بود که استاندارد ایزو الزام کرده بود و همه مجبور به رعایت بودند !! مثلا برای گرفتن سفارش یک قطعه خودرو بایستی آنالیز قیمت مواد به کار رفته و دستمزد تولید و ... محاسبه و ارسال می شد و کشکی نبود که یکی بیاید و قیمتی بپراند !!! و کاش این موارد در همه ی زمینه ها رعایت گردد و آن وقت اینهمه ثروت بادآورده و اتفاقا همه شان هم به باد می روند از جامعه ی ما رخت بربندد !! رفاه زندگی های ما از راه بباد دادن پول بالا رفته است و برای همین بی تاثیر در نشاط و سلامت زندگی ما می باشد ، و همه افسوس سالهایی را می خوریم که امکانات کمتری برای زندگی وجود داشت  !!!

برای مثال قیمتی که برای کابینت آشپزخانه ی من می دادند از قرار متری 1800 حدود 22میلیون می شد !! که بنده این مورد را با 7میلیون تمام کردم و اتفاقا کلیه مصالح ( ام دی اف ها و یراق آلات و ... ) هم عالی بودند و ... البته اگر می خواستم می توانستم به یک نصاب مورد اعتماد که حداکثر با دستمزد روزانه ی 100هزار تومان کار می کند(!) ، برای هر روز کمک کردن 200هزار تومان بدهم و در عرض سه - چهار روز کارم را تمام بکنم که در این صورت باز کمتراز مبلغ یک میلیون به مبلغ نهایی افزوده می شد !!

حوالی ساعت 8 شب بود که از خانه بیرون زدم تا بروم کمی مصالح برای تهیه شام بگیرم !! قرار بود برای بالدیز خانیم پیتزا تافتونی بدهیم ... بیرون از خانه برف می آمد ، البته خبر داشتیم که جاده مرند بدلیل بارش برف مسدود شده است و منتظر بودیم تا توده هوای بارشی به تبریز برسد !! کم کم ولی مرتبداشت می بارید و نیم ساعتی زیر بارش برف رفتم و نان تافتون گرفتم و برگشتم خانه !! بقیه ماجرا با چند عکس از پیتزا خانواده ی تافتونی مدل تابه ای (!) ...