یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

با کد ذخیره می کنیم !!

 

چند وقتی بود که مادرم می گفت : " شب پنجشنبه یا جمعه بیائید تا مسابقه ی برنده باش ( برنده شو !! ) را ببینید !! " و ما نه تنها برای آن دو شب برنامه مان فول بود بلکه علاقه ی چندانی به رویت جمال و حرکات محمدرضا گلزار نداشتیم !! و خلاصه اینکه پنجشنبه ی قبل مادرم برای شام خانه ی مادربانو آمده بود و تبلت آوردند و مسابقه را باز کردند ...

  

 

البته ما در پذیرائی نشسته بودیم و صدایش می آمد و مادرم باتفاق مادربانو بانو در کنار میز آشپزخانه مشغول تماشا بودند !! برای یکی مثل من که سر و سری با حل جدول دارم و خیل یها فکر می کنند که اطلاعات عمومی ام بالاست (!!) خیلی پیش آمده است که کلمه ای فراموشم شده است و یا با نگاه کردن به یک سوال کمی فکر کرده ام و رد شده ام و روز بعد دوباره با دیدن آن تعجب کرده ام که چرا دیروز آن را ننوشته ام !! و بنظرم این قبیل برق رفتن در مغز یک حالت عادی بوده باشد !! و می دانم کسانی که در این مسابقات شرکت می کنند بواسطه ی قرار گرفتن در یک شرایط پر استرس ، امکان برق رفتن مغزشان زیاد است !! ولی اینکه یک عده با اعتماد به نفس بالا می نشینند و می سوزند ، برایم عجیب است ...

 

یکی از شرکت کننده های شب پنجشنبه ، دکتر تشریف داشت (!!) از نوع قانونی اش و از طرز نشستن اش هم معلوم بود خیلی به خودش اعتماد دارد و مثل قهرمانان کشتی کج که قبل از مسابقه یک حرکت ویژه می کنند تا چشم زهری از حریف بگیرند (!!) با یک سرعت بالا 114 سوره ی قرآن را در یک زمان کوتاه رفت تا بگوید که ما هم هستیم هااااا !!

 

یک جائی ، مجری برنامه به او گفت که می توانید از گزینه های کمکی استفاده کنید و هم چنین زمانی که می پرسید که جواب نهایی چیست با یک اعتماد بالائی می گفت که اطلاعات عمومی را با یکسری کدگذاری حفظ می کنند و برای همین مشکلی ندارند و این جریان کد گذاری را دوبار تکرار کردند !! البته برای کامپیوتر می شود چنین خوابی دید ولی حداقل یک دکتر باید اشرافش به بدن انسان بالاتر از آدم های معمولی باشد و بایستی بر منطق بدن آشناتر باشد !!

 

و در نهایت اعتماد به نفس سر یک سوال نه نسبتا سخت !! سوخت و کدهایش ماند برای وراث گرامی اش !!!

 

این جریان کد دو شبی می شود که مایه دلخوشی ما شده است ، البته دیشب هم در خانه بودیم و از طریق گوشی و اینترنت (!) مسابقه را دیدیم و شاید برای ما کافی بوده باشد ، ناگفته نماند که طبق معمول خیلی ها از طرفداران این مسابقه هستند ، انگار!!

 

نظرات 2 + ارسال نظر
امیر یکشنبه 11 آذر 1397 ساعت 18:19 http://dashtemoshavvash.blogsky.com

سلام
اصفهانی ها یه ضرب المثل دارند که: از درد لاعلاجی به گربه میگیم خانم باجی(شما با لهجه اصفهونی بخون دادا).حالا حکایت این اطلاعات نه چندان عمومی هست و این گلزار که خدای اعتماد به نفسه.من فقط سر جمع سی ثانیه از این برنامه را دیدم اونم در حال تعویض کانال!
یعنی میبینم گاهی توی این مسابقات مشابه خیلی ها که اتفاقا خیلی هم دکتر تشریف دارند چنان از بدیهیات بی اطلاع هستند که نمیدونم به کدام مسببش لعنت بفرستم.

نگین دوشنبه 12 آذر 1397 ساعت 00:36

سلام بر جناب دادو

من خیلی اهل تلویزیون تماشا کردن نیستم، ولی از اطرافیان اینقدر تعریف این مسابقه رو شنیدم که کنجکاو شدم ببینم!!

یکبار فکر کنم از سایت آپارات حدود نیم ساعتش رو دیدم و بعد عطایش را به لقایش بخشیدم!

و بیشتر از قبل مطمئن شدم که تلویزیون ما تقریباً چیز دندانگیری برای عَرضه نداره ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد