مردی توی کوچه راه می رفته و پوست موز می بیند و می گوید : " ای وای ... بازهم زمین خواهم خورد !! " این قبیل جوک ها و حکایات کمی برای خنده هستند و یک عالمه برای آگاه شدن ولی در جامعه ی ما چون خیلی ها فکر می کنند که گمشده شان نشاط (!!) می باشد برای همین خیلی می خندند و کمتر برای آگاهی وقت می گذارند !!
مطلبی دیدم در صفحه ای بنام قیصر امین پور و خوشم آمد ... این نشان می دهد که ما در زمان های مختلف هی داریم اشتباهات مختلفی را تکرار می کنیم و این تکرارها آنقدر زیاد است که توی شعرهای ما هم راه پیدا می کند و با اینهمه چراغ باز برای گم شدن های دیگر آماده ایم ...