یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

پولشوئی ...

 

از زمانی که بیاد داشتم دولت در برنامه داشت که ماشین سازی را به بخش خصوصی واگذار بکند ولی چرا از سال 72 موفق به این کار نشده بود دلایل منطقی زیادی داشت ، اول اینکه ماشین سازی دارای زمین های خیلی زیادی در تبریز بود و بعد از انقلاب هیچ چیز باندازه زمین ارزشمند نشده بود !! و معلوم بود از ماحصل این فروش سود سرشاری نصیب خریدار می شد ...

 

 

دوم اینکه مدیریت این مجموعه تدبیری بالاتر از ریاست جمهوری می طلبید و مطمئنا تا صد سال آینده کسی نمی تواند مدیریت این مجموعه را در داخل کشور بعهده بگیرد !! و خصوصی کردن آن بمنزله ی مرگ این مجموعه بود و نگهداشتن آن فقط مستلزم هزینه کردن بود ...


سوم موقعیت خیلی استراتژیک این مجموعه در جامعه صنعتی کشور بود و با اینکه در تبریز قرار داشت و انواعی از تبعیض ها در موردش اعمال می شد ولی هر کجا که از نظر سواد فنی کم می آوردند این ماشین سازی بود که به داد مجموعه های صنعتی می رسید ... هشت سال قبل که فرانسه ایران را تحریم خودروئی کرد ؛ انواعی از قطعات خودروهای پژو در همین مجموعه برای اولین بار تولید و به کارخانه های دیگر راه یافت ، یا وقتی که قطعات مورد نیاز وزارت نیرو ( مخصوصا قطعاتی که در داخل آب هستند ! ) تحریم شد و عامه مردم نمی دانستند چه تبعاتی می تواند داشته باشد ، تولید قطعات سنگین برای وزارت نیرو در این مجموعه آغاز و کلید زنی شد و هزاران بار دستگیری از دولت های مستاصل گذشته و کنونی ...

 

چهارم ....

 

پنجم  ....


ولی در نهایت فشار از بالا و مقاومت از پائین باعث شد تا غیرمنطقی ترین راه اتخاذ بشود و آنهم به دست توانای بی تدبیرترین فردی از داخل خود تبریز ؛ رئیس سازمان خصوصی سازی که خود دو دوره نماینده تبریز در مجلس بود ، آمد تا نقش تبر را بازی بکند و با تمام وجود و با نهایت حماقت (!) کوتاهترین گزینه ی منطقی برای فروش ماشین سازی را ملاک قرار داد و آن را به کسی فروخت که پول خریدش را داشت !!!! این حماقت ننگین که از همان ابتدا بوی خیانت از آن می آمد به نتیجه نشست و یک چوپان را آوردند و صاحب کارخانه کردند و دلیل هم این بود که پول دارد !!!!!!!!!!!!! البته کسانی که پشت سرش بودند باندازه ای معلوم الحال بودند که هر گونه شک و تردیدی را به یقین نزدیک می کردند ( نمایندگان اصلاح طلب تبریز در مجلس !! ) و بالاخره بعد از چند ماه گَندِ کارشان معلوم شد و خریدار توسط اطلاعات سپاه از ابتدای شهریور ماه بعنوان مفسد اقتصادی (!!) دستگیر شد و متعاقب آن دو فقره از مهره های اصلی اش که یکی قائم مقام و دیگری مدیر حراست بود بازداشت شدند و معلوم شد که ماشین سازی قربانی یک پولشوئی بزرگ شده است و آن احمقی که آنجا را فروخته بود یک مطالعه ی5 دقیقه ای نکرده بود تا ببیند یک چوپان از کجا صاحب 1000میلیارد شده است که نقش خریدار را بازی بکند !؟!؟ ولی حالا از اخبار منتشره معلوم شده است که از محل کاغذ بازی ، میلیون ها دلار از دولت گرفته شده و در بازار به چند برابر فروخته شده است و از آن محل پول خرید تامین شده است و چه خوش بحال بوده است ماشین سازی (!!) که این چوپان و دوستانش به جای فروش اموال ماشین سازی از شانس خوبی که داشتند افزایش قیمت دلار نیاز مالی شان را تامین کرده بود و چه بدبخت که آه صنعت کشور دامن شان را گرفت و اُف به چنین مدیریتی در سازمان خصوصی سازی و چنین خیانتی به جامعه صنعتی کشور !!!!

 

نظرات 2 + ارسال نظر
نسیم جمعه 16 شهریور 1397 ساعت 18:12 https://www.instagbot.com

عجبا...مرسی

همسفر شنبه 17 شهریور 1397 ساعت 14:46

سلام
شکلک اول و سوم کمی توجیه دارد ولی دومی !؟!؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد