یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

قدم زنان ...

 

تا حوالی ساعت 11 منتظر بودم تا نصاب بیاید و هود را نصب بکند ، با کمی تاخیر آمد و کارش را کرد و رفت و من از خانه بیرون رفتم تا مقداری وسایل بخرم ... چند جا سر زدم و بالاخره چیزی که می خواستم را پیدا کردم ...

  

 

مسیرم را طوری انتخاب کردم که هم در سایه باشمو هم ازدور شاهگلی را هم ببینم ، چند وقتی می شد که نرفته بودم و فردا پس فردا با آمدن زمستان خلوت تر از همیشه می شود ... خیابان فردوس را بالا رفتم و در طول خیابان به چند ماشین آدرس دادم ، بعضی ها تابلو را می بینند و باز برای اطمینان خاطر هم که شده دوباره آدرس می پرسند !! مخصوصا که برخی ها درست زیر تابلوی خیابان آدرس می پرسند !!

 

به محوطه ی شرقی و پارکینگ رسیدم و با خود فکر کردم که چند قدم راهم را طولانی تر بردارم و از وسط پارک رد بشوم ، شاید چیزی دستگیرم شد !!

 

http://s8.picofile.com/file/8336486326/IMG_20180905_124800.jpg

 

ابتدا از یک خانواده ی کرد یک عکس دسته جمعی گرفتم ، و بعد دیدم که زاویه خوبی دارم و عکس بالایی را گرفتم ... کنا راستخر هم یک خانواده ایستاده بودند و دست به دامن پسر کوچکشان شده بودند که از آنها عکس بگیرد و او هم می گفت که می خواهد توی عکس باشد !! و من موبایل را از دستش گرفتم و خواستم تا زود برود و یک جایی توی عکس برای خودش پیدا بکند و دو تا عکس خیلی یادگاری برایشان گرفتم ، البته به خانه که برسند و عکس ها را ببینند حتما خواهند گفت که چقدر این دو تا عکس خوب افتاده است و فکر نخواهند کرد که شاید خوب گرفته شده است !!!!؟؟

 

کمی بعد از پله ها بالا رفتم و همزمان با تلفن هم حرف می زدم و شدیدا به نفس زدن افتاده بودم و بعد دیدم دو نفر پشت سرم دارند می خندند و کمی بعد متوجه شدم که لفظ عمو هم بین حرفهایشان رد و بدل شد و برگشتم و دیدم دختر دوستم باتفاق مادرش برای گردش به پارک آمده اند ... من همانقدر که برای برادرزاده هایم عمو هستم برای بچه های دوستانم هم عمو محسوب می شوم و همیشه دوست داشته ام که این نقش را خوب بازی بکنم !! دختر بچه ی سالهای نه چندان دور حالا یک خانم جوان شده است و هی عکس می گیرد و زیر عکس هایش شعرهای سنگین می درجد ( درج می کند ! ) چند روز پیش که توی مجلس ختم یکی از دوستان بودم ، به شوخی به پدرش ( دوستم )  گفتم : " دخترت شعرهایی در زیر عکس هایش می گذارد که بیست سال بعد معنی شان را خواهد فهمید و من از همین حالا نگرانش هستم !!! "

 

امروز دلار از مرز 15000 گذشت ، اگر چند وقت پیش که پیشنهاد برداشتن 3 صفر از پول ها را می دادند ، آن را عملی کرده بودند شاید دوباره می شد دلار 7 تومانی را تجربه کرد ( حتی به فرض حذف هزار !! ) ولی حالا اگر این کار را بکنند باز دلار 15 تومان خواهد بود !!!

 

این روزها هر وقت آدمها به هم می رسند از هم می پرسند : " چه خواهد شد !؟ " و هنوز به این نتیجه نرسیده اند که جواب را باید در خودشان پیدا بکنند و باید از خودشان بپرسند : " به کجا می خواهیم برویم !؟ "

 

نظرات 3 + ارسال نظر
mardomdar پنج‌شنبه 15 شهریور 1397 ساعت 06:43 http://www.sport-fishing.blogsky.com/1396/07/18/post-537/

سلام بر شما دوست گرامی
از لینک وبلاگ اینجانب بزرگواری و بازدید فرمایید . سایر مطالب نیز بدرد بخور است خواهشمندم سری بزنید

رضا پنج‌شنبه 15 شهریور 1397 ساعت 08:53 http://bihamta96.blogsky.com

معرفی کتاب:

حسرت از ایمانِ دیر

۳۱۶- آدمی بالاخره به حقیقت دین خدا ایمان می آورد حتی در لحظه مرگ. ایمانِ دیر، ایمانی سراسر غرق در حسرت است. حسرت از اینکه چرا زودتر ایمان نیاورده و راحت نشده است.

۳۱۷- هر که ناراحت است بی ایمان است. مؤمن همواره قلباً راضی و شاکر است و کافر ناراضی و شاکی است.

۳۱۸- کسی که هیچ چیزی ندارد ازهیچ قدرتی هم نمی ترسد حتی از خدا. چنین کسی دوست خداست و آدم ازدوستش نمی ترسد. و چنین کسی همه را قلباً دوست می دارد و آدمی از کسانی که دوستشان دارد نمی ترسد.

از کتاب حق و باطل استاد علی اکبر خانجانی

t.me/eshghvaerfan2

نگین پنج‌شنبه 15 شهریور 1397 ساعت 12:03

سلام

بچه ها خیلی زودتر از اونچه تصور کنیم بزرگ میشن، چشم باز میکنیم میبینیم برای خودشون خانمی و آقایی شدن ..
خدا حفظشون کنه ..

منم در زندگی واقعی هرگز خاله نشدم و نمیشم، ولی توی فامیل، خاله ی خیلی از بچه ها و جوانها هستم!


من دیگه نمیپرسم "یعنی آخرش چی میشه؟"
فقط دعا میکنم بالاخره یه چیزی بشه!

سلام
متاسفانه با این روندی که دارد طی می کند آخرش چیز خوشآیندی نخواهد بود ...مگر اینکه یک جائی کات بخورد !! شاید هم برنامه این است که چنین بشود و مردم سرگرم بشوند ، دیروز در فروشگاه رفاه صف صدمتری برای گرفتن روغن بسته شده بود !!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد