یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

طلسم شدگان

 

شاید خیلی ها این مسایل را قدیمی و زائیده ی ذهن های خرافی و غیرمدرن بدانند و فکر بکنند که زمان این حرفها گذشته است (!؟) ولی من اعتقاد عجیبی به تاثیر برخی رفتارهایمان در ادامه ی  زندگی روزمره مان دارم !! در فرهنگ شرقی یک جریان وجود دارد به نام "کارما" و این کارما می گوید که نتیجه کارهایمان به ما برمیگردد ...

   

نتیجه کارهای ما می تواند مثل تاثیر کارهای ما بوده باشد ، اگر کوتاه مدت و گذرا بوده باشد می تواند بصورت یک اتفاق کوچک و یا بزرگ ولی مقطعی خودش را نشان داده و تمام بشود و اگر کاری که کرده ایم تاثیر درازمدتی داشته باشد می تواند مانند یک بختک روی زندگی ما بیافتد و سالهای سال ما را دور خودمان بچرخاند !! بنظر من تعریف عامه از طلسم هم بیشتر از این نبوده و نیست ، ولی اینکه یکی برود و برای زندگی دیگری طلسمی بنویسدو یا یکی برود و پولی بدهد و دعائی بخرد و طلسم از زندگی خود بردارد را هم نه تائید می کنم و نه رد می کنم و می دانم که امروزه در همین جامعه بظاهر پیشرفته و با رفاه بالا و اغلب دین گریز (!) بازار دعانویس ها و رمال ها و ... بمراتب بهتر از دیگران می باشد و شاید هم متناسب با قیمت دلار بالا می رود ... امروز قیمت دلار 10900 بود و نشان می دهد آن افت قیمت برای سر و سامان دادن به وضعیت سوال و جواب های مربوط به رئیس جمهور و مصاحبه اش بوده و کار خاصی صورت نگرفته بود !!

 

در میان دوستان من یکی دو نفری هستند که بدجوری در کارشان گره افتاده است و تقریبا حالت یک گیر افتاده در باتلاق را دارند و جالبتر اینکه خودشان قبول ندارند و به تلاش روزمره و غلطی که دارند ادامه می دهند و هر روز بدتر از روز پیش می شوند ... با توجه به وضعیتی که دارند ، طبیعی ست که حرف در پشت سرشان زیاد بوده باشد ، آدم وقتی حرف قبول نکند اطرافیان را مجبور می کند که برای خلاص کردن خود ا زحرفهای دیگران (!) خود به حرف زدن در پشت سر پناه ببرد !!

 

امروز یکی از دوستان دلسوز ، در مورد یکی از همین دوستان با من حرف می زد و می گفت که وقتی به فلانی فکر می کنم دلم می گیرد و متاسفانه کار خاصی هم نمی توانم برایش بکنم و نمی دانم تا کی باید به این وضعیت ادامه بدهد ... منهم خیلی راحت جواب دادم که زندگی او طلسم شده است و باید راهی برای خلاص کردن خود پیدا بکند !! اول کمی نگاه عاقل اندر سفیه به من کرد و در ادامه توضیحاتش برای اینکه حرف مرا رد بکند تقریبا همان دلایلی را آورد که من برای تائید حرفم باید می زدم و در نهایت من به او گفتم که هر دوی ما یک نظر داریم ، تو برای اینکه نظرت را شرح بدهی دوست داری به قالب های نو بپردازی و من با یک قالب سنتی حرفم را توضیح دارم !!!

 

نظرات 2 + ارسال نظر
نگین یکشنبه 21 مرداد 1397 ساعت 00:05

سلام

آقا فکر کنم شاعر در همین راستا هاست!! که میفرماید:
از ماست که بر ماست ...

سلام
و شاید هم حتما ...

البته این عبارت برای تبلیغ ماست7 هم خوبه هااا ... نمیدانم چرا استفاده نکرده اند !!؟

همطاف یلنیز یکشنبه 21 مرداد 1397 ساعت 19:53 http://fazeinali.blogfa.com/

سلام سلام
نخست: پس این فکر ماست رو شما در سر این 7 انداختید با آن تبلیغ ریتمیک شان
بعد: برای شکستن طلسم یک خارق العاده (اموری که وقوعش در عادت بنظر محال می آید!) نیاز است پس

سلام
طلسم شکن فوری ، با تضمین بالای 95% ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد