یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

Game چیز خوبی است !!


تا حالا گیم بازی کرده اید !؟ اگر منظورتان از هر نوعی که می خواهد باشد را می دانم چون اساس زندگی به مشغول بودن با انواعی از سرگرمی هاست !! منظور من آن نوع گیم ها هستند که فکر می کنیم کار بچه هاست و امروزه در دنیای مجازی و دیجیتال فت و فراوان موجود است و تقریبا همه ی نسل های ماقبل بزرگ را شامل می شود !!


 

 

طبیعی است که ما ابتدا با این نوع مشغله ها برخورد مناسبی نداریم و آن را وقت تلف کردن می دانیم !! من خودم بشخصه در طول سالیان درازی که دست به کی بورد و کامپیوتر بودم ، همیشه با چند گیم دم دستی که متعلق به خود ویندوز بود سرگرم می شدم و علاقه ای به گیم های پیچیده و خاص نداشتم !!

 

این روزها که بیکارترم ، هر از گاهی در موبایل،  برخی گیم های پیش پا افتاده را بازی می کنم که عمدتا برای گذران اوقات بطالت می باشد !! ولی اخیرا یاد گرفته ام که این نوع سرگرمی ها ورای وقتی که از ما می گیرند ، می توانند برایمان آموزنده هم باشند !! بهرحال یک برنامه ی تفریحی و سرگرمی هم برای اینکه طرفدار و بازار خودش را داشته باشد باید قواعد و خواص بدرد بخوری داشته باشد و مثل سالهای قبل که اعتقاد داشتم بچه ها قبل از نیاز کاری به کامپیوتر باید با بازی کردن ، با کامپیوتر آشنا بشوند ، این روزها اعتقاد پیدا کرده ام که برای به روز بودن و درک قضیه سرعت زندگی و پیشآمدها و ... باید قواعد گیم را بلد بود !! قدیم می گفتند " زندگی مثل شطرنج است !! " ولی واقعیت این است که زندگی می تواند مثل خیلی چیزها باشد ... مثل تخته و نرد !! مثل منچ و مارپله !! و زندگی از ما برتران هم شاید مثل همین بازی هایی که ما فکر می کنیم خوب نیستند ولی بچه ها یامروز باید بازی های امروز را یاد بگیرند ، منچ و مارپله برای بچه ی امروزی عقب ماندگی ذهنی و وقت تلف کردن است !! بچهی امروز باید سریع باشد و درک متفاوتی از زندگی داشته باشد ...

 

گیم ها دارای مراحل مختلف هستند ؛ مثل زندگی !! و دارای مشکلات و موانع مختلف ؛ مثل زندگی !! و باید برای رد کردن هر مرحله حواس جمع داشت و عبور کرد !! شاید یک گیم طوری طراحی شده باشد که رد شدن از مراحل آن سخت باشد ولی غیرممکن نیست !! امتیازات و کمک هایی هم برای هر نوع از این گیم ها وجود دارد !! و این گیم ها یاد می دهند که بازی بدون سختی و مانع که عقل را به چالش بکشد ، لذتی ندارد !! باید مشکل را پذیرفت و عقل را بکار گرفت و دیگر زمانی که متکی به شانس باشیم ، سپری شده است !!!


این یادداشت قسمتی از مکالمه ی من با یک پیرمرد که بازنشسته آموزش و پرورش و اتفاقا دبیر پرورشی بود را شامل می شود !! ابتدا کمی مقاومت می کرد ولی کم کم راه آمد !! البته بحث از گسست نسلی شروع شده بود و من اعتقاد داشتم که اگر نسل جدید حرف بزرگترهایش را قبول ندارد برای این است که باید پذیرفت که زمان عوض شده است !! نمی شود با تاکید کردن به چند قیمت و چند آزادی نسبتا حقیر (!!) ، نسل جدید را به 40 سال قبل برگرداند ... باید حرف نو زد و اگر بین نسل ها گسست وجود دارد بخاطر این است که زبان ارتباطی بین نسل ها مناسب نیست !! بزرگترها از آرامشی حرف می زنند که محصول بخور و بخواب است و تامینی مشکوک !!


کسی در قبل از انقلاب از نوآوری و کار مفید و تلاش و دانائی و ... حرف نمی زند و همه از راحتی و استفاده از امکانات مفت و رایگان و بی دردسر حرف می زنند ولی آرامشی که محصول تلاش باشد در هیچ برهه ای از تاریخ ما نمود ندارد ؛  چیزی که در مثال ها به آنها اشاره می کنیم ، مثل آلمان و آمریکا و ...

 

نظرات 2 + ارسال نظر
سروش جمعه 24 فروردین 1397 ساعت 15:27 http://azadkish.mihanblog.com

نوروز گذشته ر به شما شادباش و خجسته باد میگم. امیدی سالی باشه بهتر از پار و رو به پیشرفت باشیم.

سلام
ایام خوبی در انتظار شما باشد ...

سحر شنبه 25 فروردین 1397 ساعت 13:52

سلام دادووووو
کامنتت دیییر دیدم ولی وقتی کامنت گذاشته بودی که من هوای وبلاگ کرده بودم
خوبی؟
خونه جدید مبارک

سلام
خیلی از دوستان دیگر هوای وبلاگ های خود را نمی کنند ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد