یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

به کجا چنین شتابان !؟


خیلی خوب است که انسان بتواندبرای خود قدرت فاصله ی اختیاری مهیا بکند !! مثلا وقتی مورد و مسئله ای پیش آمد بتواند یک قدم از آن فاصله گرفته و به آن نگاه بکند!! البته که کار سختی می باشد ؛ دلبستگی ها و وابستگی ها مثل چهارمیخ انسان را گرفته اند تا تکان نخورد و ترس از تنهایی چنان در جان انسان ها رخنه کرده است که خلوت گزینی را هم افسردگی و پس زدگی می انگارند !!


 

 

وقتی به زندگی اسطوره ها و شخصیت های قهرمان نگاه بکنیم می بینیم که آنها در کنار مزیت های پررنگی که از قدرت دارند ، یک شخصیت خاص هم دارند که باعث می شود به این قدرت ها دست پیدا بکنند و آن دور از جمع بودن و با فاصله از جمع زندگی کردن است و نیز توانائی تنها بودن و در شخصیت های سینمائی قسمتی از قدرت های تخیلی قهرمانان باعث می شود که آنها از زاویه ی دیگری به جمع و مسائل نگاه بکنند ...


این مورد ، چیز زیاد خاصی هم نباید باشد که فکر بکنیم از دسترس آدمهای معمولی خارج است و تنها افراد خاصی می توانند به این مهم برسند!! هرچند در میان جمع چنین شایع است که افراد موفق را با انگشت خاص بودن و استعداد ذاتی داشتن و ... نشان می دهند تا عدم موفقیت ها و شکست های خویش را توجیه نمایند !!


برای مثال کسانی که در بازار کار هستند و چشم اندازشان از ویترین مغازه شان تا کشوی دَخلشان می باشد همیشه با نوسانات اقتصادی ، در بازار کسب و کارشان ، کله پا می زنندو چه بسا حسرت خور چندغاز درآمد کارمندان دون پایه می شوند !! ولی کسانی هم هستند که می توانند چند متر بیشتر ببینند و با شم اقتصادی و بوئی که از وضعیت باز اراستشمام می کنند ، سوار بر خر بازار باشند و در قاراشمیش بازاری مثل کشتی اقتصاد ایران که لنگر تورم اش در ساحل امید پاره شده و بدون تکان مانده است (!!!) و خود در دریای هرج و مرج سرگردان موج ها می باشد (!!) درآمدهای کلان داشته و برای خودشان بچرند و خوش باشند !!

 

بهرحال باید یاد گرفت که فاصله ی مناسبی از قضایا برای تماشا انتخاب کرد تا اسیر توهمات تصویری نشد !!


و اممما این توهمات تصویری از کجا می آیند !؟ دنیایی که در آن زندگی می کنیم پر از تصویرهای حقیقی و مجازی می باشد !! و هزاران سال دقت و تماشا و اندیشه ی متفکران هنوز گرهی از آن نگشوده است و با تغییر فاصله ی انسان ها از موضوعات تصویرها واضح و یا موهوم می شوند ؛ کسانی که یک عمر پا در راه انکار کوبیده اند ، یک شبه دلایل توحیدی می آورند و بر معبد نشستگان بیکباره سر از کاخ در می آورند !! و هنوز موضوعاتی هست که چند خط یافته ی مطمئن و متقن در مورد آنها وجود ندارد ولی یک عالمه نظر شخصی و درپیتی در مورد آنها ارائه می شود !! یک نمونه اش همین جریان شرف الشمس و طلسم مربوطه که سالهای سال برای برخی دلمشغولی بوده و در این سالهای اخیر بازار گرم و پر رونقی یافته است و برخی از قِبَلِ آن بهانه یافته اند تا نظریه فرسائی بکنند و بخواهند آن را رد بکنند ؛ در حالیکه بودن یا نبودن آن نیاز ضروری نیست !! و تائید و رد کردن آن هم شاید توضیح پذیر باشد ولی نه تائید برمی دارد و نه انکار !!

 

دنیایی که در آن هستیم ، میدان حضور انسان های مختلفی می باشد که از نظر فیزیکی به هم شبیه و متصل هستند و از نظر رفتاری و فکری با هم متفاوت و جدا از هم (!!) و همین امر باعث می شود تا عرصه ی زندگی عادی انسان ها بیشتر از هر چیزی به میدان مسابقه و رقابت شبیه بشود ؛ البته مسابقه و رقابتی متفاوت از آنچه می شناسیم !! در میدان های مسابقه انسان ها را روی یک خط و بر اساس یک هدف می سنجند ، در حالیکه در میدان زندگی هر انسانی هدف خاص خودش را دارد و دنبال موفقیت های خودش حرکت می کند و ارزیابی دیگران از روی شاخص های ظاهری همان توهم بزرگ است که می تواند تا مدتها انسان ها را سرگرم فریب خودشان بکند و برای همین لازم می آید تا برای رها شدن از غوطه وری در توهمات جامعه ، کسانی که خود را صاحبنظر و منتقد می شمارند (!) قدرت فاصله گیری از موضوعات و نگاه از زوایای مختلف را داشته باشند و بعد از اینکه موارد و موفقیت ها را از زوایای مختلف دیدند در مورد آن نظر بدهند !! در غیر اینصورت نظر دادن هم می شود یک مشغولیت که فقط به توهمات جاری روزمره افزوده می شود !!! دقیقا مانند صفحه ی مجازی برخی از شخصیت های غیرحقیقی ( !!؟؟ )

 

خیلی از موفقیت های موجود در جامعه در پیمایش مسیر موفقیت ، شاید درست بوده باشند ولی چون از منشاء منفی و غلطی سرچشمه می گیرند ، اگر از طرف افراد دیگری بعنوان الگو استفاده بشوند ، چه بسا که در نیمه ی راه رها بشوند و وقت و هزینه های زیادی را بباد بدهد و به آشفتگی های رفتاری و اعتقادی بیانجامد !! برای همین بهتر است ، هر انسانی که می خواهد از دیگران الگوبرداری بکند ، تمام زوایای الگوی خود را بررسی نماید و یا کسانی که دیگرانی را بعنوان الگو معرفی می کنند با شناخت کامل از انگیزه و راه (!) و نه صرفا نتیجه های بدست آمده (!) به این مهم اقدام نمایند تا مسبب بدبختی دیگران نشوند !!

 

نظرات 1 + ارسال نظر
خلیل جمعه 17 فروردین 1397 ساعت 18:37 http://tarikhroze4.blogsky.com

سلام،
هم سال نو مبارک و هم خانه نو! آنها که دنبال الگو برداری اند باید ظرفیت و استعداد آن را داشته باشند ،

سلام
خیلی ممنون ...
البته این موضوع بسیار شخصی می باشدو آنها که برای پیشبرد مقاصد اجتماعی و سیاسی الگوسازی و الگوبرداری می کنندجریانشان فرق دارد ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد