یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

سفر سرپائی به جلفا


رفتن به جلفا ، ددر دم دستی ما محسوب می شود ... یعنی دلت گرفت بدو برو جلفا !! سیاست زده شدی بدو برو جلفا !! از سیاست زده شدی بدو برو جلفا !! برای رفتن به جاهای دیگر بهانه جور نشد بدو برو جلفا !! خرید لازم شدی بدو برو جلفا !! تماشا لازم شدی بدو برو جلفا !! اصلا این جلفا یک چیز دیگر است ...

  

 

خلاصه اینکه حوالی ساعت 11 بود که دلتنگی ها دست به دست هم داد و چراغ جلفا روشن شد !! یک قرار سرپائی و برداشتن چند قلم وسیله ی سرپائی و راه افتادن ... مسیر تبریز به جلفا یکی از غنی ترین و بهترین مسیرهای گردشگری استان محسوب می شود و تقریبا باندازه ی تمام مسافرینی که به استان می آیند ، جلفا هم مهمان به خود می بیند و همیشه شلوغ تشریف دارد !! و کمی کلاس گردشگری و مسافرانش فرق دارد ، چند درجه بالاتر از سرعین محسوب می شود !!

 

چشم اندازهای سبز با کوههای رنگی رنگی در دم دست و کوههای سفیدپوش در کمی دوردست و ابرهای سفیدی که بهمراه آسمان آبی ، تنها زیبائی دارند و بغض و بارانشان را از ما دریغ می کنند ! و جاده ای نسبتا آرام که به آرامش قبل از طوفان میمانست و آماده بود تا روز بعد که امروز باشد ، قیامت حضور طبیعت دوستان را متحمل شود !!

 

کمی گردش و کمی بازارگردی و چند عکس همینجوری ...

 


 

روزگاری نه چندان دور در جاده ی ساحلی رود ارس که به دره ی شام معروف است ، کلیساهای معتبر دنیای قدیم ساخته شده بود ، کلیساهایی که بازیچه ی سیاستمداران و دولتمردان نبودند و در اختفا و عزلت به کار خدا و دین مشغول بودند !!


این منطقه که خاستگاه قدیمی آشوب و جنگ و توسعه طلبی ها بوده و هست و جنگ های زیادی در تاریخ بشری در این منطقه رخ داده و امپراطوری های مختلفی این مناطق را دست به دست کرده اند!! امروزه درگیر خصومت های قومیتی و تاریخی می باشد !! جنگ بین ارامنه و ترک ها تاریخ پرفراز و نشیبی دارد و هر کدام فرصت و قدرت داشتند به قتل عام همدیگر پرداخته اندو حالا معتبرترین کلیساهای جهان در غربت شمال آذربایجان روزگار می گذرانند !!

 

کلیسای چوپان ( ناخیرچی کلیساسی ) یک کلیسای کوچک سرپائی بود که به قول عامیانه به دست دو برادر چوپان ساخته شده بودند و شامل یک اتاق کوچک بود با سقفی نیمچه گنبدین و صلیبی که تنها یک نشانه بود!! بعد از جنگ ارمنستان و تسخیر اراضی آذربایجان بناگهان سقف این کلیسای کوچک تخریب شد که حرف و حدیث زیادی بهمراه داشت !! کلیسای کوچک آنسوی رود کاملا تخریب شد و سقف اینسوی رود فرو ریخته مانده بود تا اینکه بازسازی شد و البته در حد یک کلیسای کوچک ولی بسیار شیک و حالا صلیبی که بالای آن قرار دارد نه یک نشانه برای دینداری مسیحیان که شبیه یک پرچم است برای دندان تیز کردن !!

 


 

کوه کمچی در بالای شهر علمدار - گرگر سابق که بعدها به نام هادیشهر تغییر اسم داد تا نشان دهد چگونه دولتمردان در ساختن تاریخ های خوب و بد و جعلی می توانند دست داشته باشند و چرا باید به تاریخ نباید زیاد بها داد !! این روزها کمچی زیر ابرهای سهمگین است و دامنه های سرسبز آن در ادیبهشت ماه بهار واقعی را به تصویر خواهد کشید !! ابهت کوه از جلفا بهترتر دیده می شود ... در تصویر شهر جلفا و کوه کمچی و البته یک پاراگلایدر سوار در آسمان دیده می شوند !!

 

نظرات 1 + ارسال نظر
نگین سه‌شنبه 14 فروردین 1397 ساعت 14:04

سلام

همیشه به سفر و گشت و گذار ...
عکسها هم بسیار زیبا ...
خدا قسمت ما هم کنه انشاءلله ..

یادمه یکبار عکسی گذاشته بودین که باید تصویر یک مرد رو بین درختان پیدا میکردیم!!
الان والا هرچی نگاه میکنم پاراگلایدر سواری نمیبینم!

سلام
وبلگ قبلی یک مزیت داشت و آن این بود که می نوشتم عکس را در اندازه ی اصلی ببینید ولی اینجا انگار از ان خبرها نیست ... ساختمان کرمی وسطی را که سقفش قرمز است یک سانت و چند میلیمتر بالا بروید ، لکه ی قرمز پاراگلایدر است !

هنوز از ددر شما که قسمت شده بود عکسی ندیده ایم !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد