یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

خوردنی برای تمام فصول ...

 

یکی از خوردنی های رایج بین تمام انسان ها و به گواهی تاریخ در تمام ادوار تاریخ زندگی بشر ، تاسف می باشد !! تاسف میوه درخت همیشه سبز اشتباه است ، درختی که جدمان آدم کاشت و ما آدمی زاده ها ؛ چه به آدم رفته ها و چه از آدم آمده ها (!) با جدیت تمام مشغول طراوت بخشیدن به این ارثیه ی آبا و اجدادی مان هستیم !!!

   

انسان همیشه گذشت عمر خود را با چیزهای مختلفی قیاس کرده است ، با تحصیلاتی که داشته است ، با اندوخته هایی که داشته است ، با هزینه هایی که پرداخته است و ... تاسف هم یکی از چیزهایی است که می تواند نمودار خیلی خوبی به آدم بدهد ، تا با نگاه کوتاه یا عمیق ، چرخه ی تاسف در طول زندگی خود را بنظاره بنشیند ؛ البته اگر حوصله داشت از نقد آن در هر مرحله کشفیات جدیدی نصیب اش خواهد شد ...

 

ما گاهی تاسف خورانده ایم ؛ به دیگران که دورادور و یا در نزدیکی ما بوده اند و اشتباهات ما را دیده اند ، اشتباهاتی که برای ما حاصلی نداشت و چه بسا حاصل عمرهایی را بباد داده بود ، حالا در این تاسف خورانی دوستان و آشنایان سهم زیادی داشته اند و چه بسا نصایحی هم نشنیده گرفته ایم و انسان های دورادوری که ما را نمی شناختند و از داستانهای ما از سر نوعدوستی متاسف شدند و ...

 

ما گاهی تاسف خورده ایم ؛ از موقعیت های منجر به موفقیتی که ا زدست داده ایم ، از افرادی که در کنارمان بودند و حالا دست مان از درک حضورشان کوتاه است ، از فرصت هایی که با بازیگوشی عوض شان کرده ایم و ...و حتی تاسف خورده ایم به حال دیگرانی که دیده ایم چگونه خرمن فرصت های خود را آتش زده اند و ...

 

این تاسف خوردن وجه دیگری هم دارد و ممکن است برای خیلی ها پیش آمده باشد ... من منکر وجود انرژی های بزرگ در همه ی اجتماعات انسانی نبوده و بلکه شدیدا طرفدار آن هستم ؛ یعنی اعتقاد ندارم جامعه ی عقب مانده از نظر سهم انرژی های بزرگ از جوامع پیشرفته برخورداری کمتری داشته باشد ، ولی این را می دانم که در جوامع پیشرفته انرژی ها همسو با هم قرار می گیرند ، قرار داده می شوند ، از قرار گرفتن در کنا رهم لذت می برند و تجلی می یابند ولی در جوامع فرودست متاسفانه به هزار و یک دلیل که از همان درخت اصلی نشات می گیرد (!) نیروهای بسیار زیادی صرف مقابله با هم شده و همدیگر را خنثی می کنند !!! تجربیاتی که بسیار گرانتر از حد خود بدست می آیند و تصمیماتی که کوله باری از تصمیمات گرانقدر را یکشبه خاکستر می کند و در چنین شرایطی اشخاصی متاسف می شوند برای حالتی مشترک از خود و دیگران !! خودی که بی نیاز ازدیگران بود و دیگرانی که می داند محتاج خود اویند و در اشتباه خود مُصر هستند ...

 

بی مزد بود و منت ، هر خدمتی که کردم

یا رب مباد کس را مخـــــــدوم بی عنایت

 

نظرات 4 + ارسال نظر
خلیل یکشنبه 22 آذر 1394 ساعت 21:47 http://tarikhroze4.blogsky.com

سلام

واقعیتی که در طول تاریخ چند هزار ساله ی ما نمایان است.

سلام

نگین دوشنبه 23 آذر 1394 ساعت 08:47 http://parisima.blogfa.com

چه گلایه تلخی بود ....

سلام

روزگار ناجوری شده است ، حماقت دارد به جنون تبدیل می شود !!

... سه‌شنبه 1 دی 1394 ساعت 11:53

سلام.
اولش فکر کردم میخوایید در مورد غم بنویسید.غم خوردنی برای تمام فصول..افسوس و غم هر دو فرزندان خطا هستند.ولی تا خطایی نباشه که تجربه ای کسب نمیشه.خطا فرزند خلف و تاسف فرزند ناخلف تجربه اند..خطا آغاز رفتنه و تاسف درجا زدنه.هروقت برای چیزی تاسف میخورم همون بوتیمار به ذهنم میاد که لب آب میشینه و غصه میخوره مبادا آب تموم بشه.راستی که افسوس خرواک همیشه ی انسانهاست.همونطور که خداوند هم در مورد حسرت و افسوس انسانها در قرآن سخن گفته ند.حسرت ابدی.
ممنون از شما.مطلب قابل تاملی بود.

سلام
ما یک تجربه داریم و یک عبرت گرفتن از تجربیات دیگران ؛ امروزه مد شده تا آدمها بجای عبرت از تجارب دیگران ؛ خود همان راه را دوباره بروند که اینهم دلایل خودش را دارد و برای همین بازار اشتباه تکراری و تاسف خوران پر رونق تر شده است !!

... سه‌شنبه 1 دی 1394 ساعت 14:46

بعضیها ترجیح میدن لقمه ی جویده شده ی دیگران را هضم نکنند و خود شخصا تجربه کنند.قبول کنید مد نشده.از ازل اینطور بوده.خصلت آدمی همینه.که اگر اینطور نبود انسان دچار نسیان نمیشد.عبرتها چه بسیارند و عبرت گیرندگان چه اندک!
.

البته من درج کردم که بدلایلی ... ولی گاه پنهان شدن پشت دلایلی که دیگران تدوین و تنظیم کرده اند می شود ادامه دادن به دور باطل دیگران

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد