یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

زیبا شناسی

 

یک مثلی داریم که می گوید " وقتی مرد پولش زیاد بشود چشمانش کج می بیند ، برای همین وقتی پولش زیاد شد باید به زنش نگاه نکند چون او را کج می بیند و می رود زن دیگری می گیرد !!! پس بهتر است به ساختمانش نگاه بکند ، آن وقت می رود سراغ شومشه تِشه ( شما بخوانید عَمله و بنا !! ) هم پولش ته می کشد و هم ساختمانش نو می شود و هم به زندگی اش صدمه نمی زند !!

  

 

پرده اول :

 

عصر یکی از همکارها پابرهنه وسط صحبت های حساس(!) ما دوید که ناصرالدین شاه یک پهلوانی داشته بنام " ابراهیم یزدی " !! که خیلی دوست اش داشت و همه جا او را با خود می برد و مسابقات کشوری برگزار می کرد و او شده بود جهان پهلوان ایران و حتی در سفر فرنگ او را با خود به روس برده بود و با کشتی گیر روس مبارزه کرده بود و برنده شده بود و ........

 

بعد هم در مبارزه ای با پهلوان اکبر برابر شده بودند و برای همین پهلوان یزدی بازوبندش را به پهلوان اکبر داده بود و شاه برای اینکه او را دوست داشت یک نشان بالاتر به او داده بود در حد پهلوان باشی !! چیزی مثل آشپزباشی یا قصاب باشی در ترانه معروف اشی مشی !!!!

 

تا اینجا همش حاشیه بود ولی بحث زیبایی از اینجا ادامه یافت که این پهلوان با سر طاس و ریش داعشی (!!) کمترین بهره ای از زیبایی ظاهری نداشت و مثل ورزشکاران امروزی نه آرایش مو داشت و نه ابرو بر می داشت و نه سوسول بود در حد دخترکان برنامه های مبتذل رده پائین تی وی های شبیخون های فرهنگی !!!!! و بعد در ادامه چنین آمد که آن زمان زنان و دختران حرمسرا چی بودند که کشتی گیر شهر چی چی باشد !!؟ برخی از تصاویری که از زنان حرم و دختران شاهی برداشته شده است در زیباترین حد ممکن شبیه " بایرام نفتچی " ما می باشد و از قرار معلوم 360 زن فتحعلیشاه را اگر توی دیگ می جوشاندند و از عصاره شان یکی درست می کردند با زیبایی یک هنرپیشه ی درجه دوم که به لطف خودافشایی پایش به فرش قرمز فرنگی ها باز شد ، برابری نمی توانست بکند ... حالا زیبارویان خودشان به کنار !!!

 

حتی زن رضاشاه که مادرِ وارث تاج و تخت دو هزار و پانصد قرانی برادر کورش بود (!) در عکس های قدیمی و خانوادگی اش که با بچه هایش توی باغچه حیاط دارند چنان فرقی با زن ناصرالدین شاه نداشت !!! البته در آخرین عکسی که از او دیدم الحق و الانصاف عینکش خیلی خوشگل بود !!

 

یک سوءاستفاده ای هم من کردم و گفتم : " با آش دوغ و کوفته قلقلی و ... همان درست می شد دیگر !! حالا نازی ها بخاطر اینکه فست فود و پیتزا می خورند خوشگل تر شده اند !! "

 

پرده دوم :

 

دیشب باتفاق دوستان رفتیم فست فود خوردیم ... حالا مضرات گوارشی و فرهنگی اش به کنار ، از منظر زیباشناسانه اش !!!  یک نیم نگاهی کردیم و دیدیم فست فودی هم بمراتب از جگرکی خوشگل تر است و ایضا کارکنان فست فودی از جگرکی !! یعنی نازی خانم پشت صندوق بعد از اتمام سفارش گیری وقتی می گوید :" تمام شد ؟ " آدم دلش نمی آید بگوید بله و می خواهد بگوید : " همان ها را دوباره بنویس !! " ولی وارد جگرکی که بشوید ؛ بجز قسمت بوی کباب و جگر که جذب مشتری اش بالاست (!) با دیدن قیافه شاگرد مغازه نصف اشتهای آدم به فنا می رود !!

 

بعد از برنامه ی شام داشتیم می رفتیم خانه مان که همسربانوی دوستم از پسر برادرش تعریف می کرد و من زبان تلخ گفتم : " البته چون باباش دکتر است طبیعی است که و دل برو تر باشد !!! " و بعد به شوخی ادامه دادیم و معلوم شد یک نوزاد دیگر هم در همان حوالی هست و نوع پوشاک و ساپورت والدین در زیبایی و گیرایی تاثیر بسزایی دارد !!

 

حالا نتیجه اینکه :

زیبا سازی نقش فوق العاده ای در زیبا دیده شدن دارد و بیخود نیست که مصرف تجهیزات زیبایی و آرایشی ایران زمین از خاور نزدیک و میانه و دور بیشتر است و برخی ها بیخود شعار می دهند والا بدون آنها دَر عکاسخانه ها تخته می شود و تلپی می افتیم در همان حد و قواره های قاجار !!

 

نظرات 1 + ارسال نظر

عجب استدلالی!!!

اگر ایراد داشت عوض کنیم ... استدلالیات ما فلکسیبل هستند !!!!
سلام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد