یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

کلاه نَمدی ...

 

دیروز حوالی ساعت 10 با دوستم قرار داشتیم ... سر راهم سری به بازار شمس تبریزی زدم تا ببینم نمد ضخیم گیر می آورم یا نه .. بازار شمس تبریزی یک هزار توی درهم برهم است و حال می دهد برای احساس گمشدگی کردن !!

 

 

خیلی وقت پیش عکسی دیده بودم در چین ، یک پل زیگزاگی که معروف بوده اگر روی این پل سریع بروید شیطان شما را گم می کند !! بازار شمس تبریزی هم شباهت خاصی با آن پل دارد با این فرق که در اینجا شما خودتان را گم می کنید و آن وقت اولاد شیطان که از حجره ها مترصد شما هستند سرتان کلاه می گذارند !!!!

 

حوالی ساعت 11 برای بازاری جماعت اول صبحی محسوب می شود و نصف مغازه ها باز نبود و آنها هم که باز بود در حال صبحانه خوردن و یا تله چینی بودند و مغازه را منظم و مرتب می کردند ... از یکی در مورد نمد سوال کردم و از شانس یکی از همسایه های قدیمی از آب درآمد ... خوش و بشی هم کردیم و مغازه بغلی را نشان داد و صاحبش را فراخواند و گفت : " ببین این هم محله ای قدیمی من چی می خواهد !؟ " ما هم رفتیم داخل و باعزت و احترام یک عالمه نمد ریختند جلویمان و قضیه " چشم گرسنه و سفره ی پر " بود ... خلاصه از هر کدام می خواستیم و آنها هم سوا می کردند ... زمان پرداخت حساب معلوممان شد که آن همسایه ی ما شوهر خاله ی این آقا می باشد برای همین گفتم  " من فکر کردم با همسایه ی ما دوست هستید برای همین تخفیف را پذیرفتم ؛ اگر می دانستم شوهر خاله تان هست اصلا پول نمی دادم !! " یک " سُفته از شما و برکت از خدا " هم موقع گرفتن حساب گفت و ....

 

و اما یک توضیح کوتاه در مورد "دَشت " اول صبحی !! ما در ترکی به آن « "سُفته " می گوئیم و البته به سِفته هم در ترکی سُفته می گوئیم و این ها همان مقاوله های پر پیچ و خم زبان ترکی است برای اینکه دست شیطان به ما نرسد !!!! یا اگر رسید دست از سر ما برندارد !!! این بازاری جماعت به عبارت " دَشت اول صبحی " از " هوالرزاق " بیشتر اعتقاد دارند ... عبارت اولی تا دمدمای ظهر روی لبانشان هست و دومی فقط نوشته ای ست که بالای سرشان چسبانده اند !! یعنی دَشت اول بازاری ها بازه ی زمانی گسترده ایست که از موقع باز کردن مغازه تا اذان ظهر را شامل می شود و موقع گرفتن پول یک بسم اللهی گفته و عبارت " سُفته از شما و برکت از خدا "را تکرار می کنند و این دو دلیل دارد ...


دلیل اول اینکه نشان می دهد این مغازه تا این وقت فروش نداشته و این اولین فروشش هست !!  بدلیل اینکه تُرک جماعت حساسیت خاصی به " چشم زخم " و " چشم نظر " و این قبیل چیزها دارد و بازاری جماعت از ترس اینکه کسب و کارشان چشم بخورد از صبح تا شب در حال زاری کردن از دست اقتصاد خراب و دَخل خالی و مالیدن دستها به همدیگر هستند ...


دلیل دوم ولی مکارانه تر از دلیل قبلی است و اعتقادی پشت آت تخوابیده است بلکه یک ترفند شیطانی است ؛ همان عبارت " دَشت اول " یا " سُفته بسم الله " در ادامه اش داستانی دارد و آن اینکه اگر فروش اول برگردد ، بدلیل اینکه دَشت اول کور شد آن روز کاسبی کساد می شود !! و تکرار عبارت " سُفته سیزدن ، برکت اللاهدان !! " بنوعی به خریدار تحمیل می کند که خرید اول را انجام می دهید و چانه نزنید و کلاهی که سرتان گذاشتیم را محکم بچسبید و باعث کساد خرید و فروش ما نشوید !!


نظرات 5 + ارسال نظر
همسفر شنبه 14 آذر 1394 ساعت 10:36

سلام ، ایام به کام
دادویی فقط نفیدم این نمدها واسه چی بودن ؟؟

سلام
متعاقبا رونمایی خواهد شد ... کاردستی نمدی می کنیم !!

جیمبو شنبه 14 آذر 1394 ساعت 14:49

دادو از قدیم گفتند شتره نمد مالی میکرد .... والی اخر
البته مزاح کردم دلخور نشو طبع شعرم گل کرد

سعید یکشنبه 15 آذر 1394 ساعت 00:58

سفته سنن برکت آلاه دان همان ترجمه هوالرزاق هست
به پر و پای بازاری جماعت نپیچ


زندگی گردنه ای پرپیچ است !!!
هوالرزاق یعنی خدا روزی رسان هست ...برکت چیزی فراتر از روزی است ، و آن سود مضاعفی ست که بواسطه ی انصاف به روزی اضافه می شود

نگین دوشنبه 16 آذر 1394 ساعت 00:18

سلام

شوهر خاله ای دارم در تبریز که بازاری هستن
ایشون بعضی روزها که میان خونه میگن بو گون بازار کاسادیدی
یه روز دیگه میان میگن بوگون بازار کاساد ماسادیدی !!

یه بار از سر کنجکاوی پرسیدم که : معنی کساد رو میدونم اما کساد مساد دیگه چه معنی داره ؟!!

انگار که ایشون منتظر چنین سوالی بود گفت هاااااااا کساد بازار بی رونق رو میگن .. که مشتری نباشه .. که جنس فروش نره

ولی کساد مساد به بازاری میگن که همون یکی دو تا جنسی هم که فروش رفته مشتری بیاره پس بده

فلذا احتمالا این آقای نمد فروش با تاکید بر "سفته سیزدن برکت اللاهدان ، خواستن راه کساد مساد شدن کسبشون رو بر شما ببندند!!

سلام

اگر رسیده اید بخیر باشد اگر نرسیده اید به خوشی

بازاریان بزرگواران امت من هستند ( قال ابلیس علیه اللعنه )

همسفر دوشنبه 16 آذر 1394 ساعت 10:10

کجایی دادو لای برفا گیر کردین ؟؟؟

سلام
خوبید ؟
هستیم ... برف آنقدرنیست که گیرمان بیندازد ... بدلایلی پارازیت مغزم زیاد شده است !!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد