یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

با شهریار ...


زندگی خسته کند گــــــر همه یکسان گذرد

رنــــــج هم گر به تنـــــوّع رسد آسان گذرد

غم به غم رفــــع کند عدل خدا ، وین تبدیل

گرنه تعدیـــــل کند ، وه چه به انسـان گذرد

در همین خوف و رجا ، خفته کم و کیف حیـات

که گه آســـــان روَد و گاه هراســــــان گذرد

ابر هم زحمت و آزار بُوَد بـــــــــی موســــــم

رحمت است آن که به آزار و به نیسان گذرد

کار اگــــر در کف نا اهل و خدا نشناس است

اهـــــــل دانــــد که چه با کارشناسان گذرد

ای خوش از کردۀ روزانه به شب سان دیدن

تا چه مقبــــول و چه مردود از اینسان گذرد

شهـــــریارا دم صبحـــــی که خروسانه نبود

یا به تبـــــریز رسد یا به خراســـــــان گذرد

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد