یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

افطار آخر ...


ماه رمضان امسال هم آمد و امروز با خیال راحت تمام شد ، همیشه دغدغه ی اول و آخر این ماه برای خود داستانی می شود ، گاهی اوقات بالای کوه منتظر می ماندیم ببینیم آخرین اخبار رویت هلال که حوالی ساعت 11 شب معلوم می شود چه نقشه ای برای ما کشیده است ولی حالا با خیال راحت می رویم که داشته باشیم عید فطر را ...

 

 

دیروز رفته بودم کارخانه و روی هم رفته اوضاع خوبی نداشتم ، ولی باید حضور می داشتم !! عصر که به خانه برگشتم کمی تا قسمتی خوب بودم و بعد هم که تا سحر بیدار ماندم ...


امروز را نمی دانم از عمر حساب بکنم یا نه !؟


از همان حوالی ساعت 4.30 صبح خوابیدم تا 13.30 ظهر که خاله جام آمده بود خانه مان برای نماز ، بعد از یک ساعت بیداری خمارآلود دوباره خوابیدم تا ساعت 19.30 و خیلی هم چسبید ، مخصوصا حوالی ظهر که لحاف هم کشیده بودم و انگار چله ی زمستان بود ...


حالا مانده ام برنامه ی آخرین کوه بعداز آخرین افطار را بروم یا نه ، نهایت این است که چند روز بیشتر سرفه می کنم !؟!؟!؟

 

نظرات 2 + ارسال نظر
سلام بر ال یاسین جمعه 26 تیر 1394 ساعت 23:36 http://gheybat12.blogsky.com

بسم الله
عید بر مهمانان خدا مبارک
بروزم

sara شنبه 27 تیر 1394 ساعت 12:15

سلام....
حفظ سلامتی واجب تر است یا کوه رفتن ... مسءله این است!!

سلام
در خانه ماندم و مسئله خودبخود حل شد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد