دلخوشی ها کم نیست ؛ مثلا این خورشید،
کودک پس فردا ،
کفتر آن هفته .
دیروز عصر که به خانه رسیدم ، روی تختم کلی اسباب دلخوشی گذاشته بودند ؛ از گز اصفهان تا پولکی و نبات زعفرانی گرفته تا سه فقره سررسید که برادر برایم فرستاده بود ...
دلخوشکی های کوچک ولی شیرینی بود ، سررسیدها مطمئنا بدست کسانی خواهد رسید و آنها هم خوش بحال خواهند شد ، شیرینی که هر کجا برود شیرین است !!
دیشب باتفاق دوستان قرار شد برویم یک دوری بزنیم و شامی بخوریم ... بسته ی گز هم ضمیمه ی ددر شد و برای رفع دلضعفه خوب بود !!
مسیرمان را جوری انتخاب کردیم که دفتر آلپ تور هم در مسیر باشد تا اگر باز بود من سری به آنجا بزنم و ببینم تقویم جدید زده اند یا نه !! تقویم دیواری و رومیزی حاضر بود ولی سررسیدها نیامده بودند ، یک بغل برداشتم ؛ ظرفیت دلخوشی ما همین یک بغل است !!
در گذشته های نه چندان دور از این تقویم و سررسیدهای آلپ تور توسط فوتورافچی ، بدست ماهم میرسید اما از وقتی که از دسترس خارج شده اند و ماهم بازنشسته شده ایم دیگر روزهای هفته را هم بعضی وقتها نمیدانیم چه روزی است .
ایشالا در اسرع وقت می رسانم ، از کارهای فوتورافچی تنها در خباثت نمی توانم جانشین خوبی برایش باشم
دستتان درد نکند ، محض یادآوری نام فوتورافچی بود ، مدتهاست در پستهایتان نامی از ایشان نیست . البته من که بعد از چندین سال دوستی با فوتورافچی از این خصوصیات که شما نام میبرید ندیدم .
ندیده معلوم است
جناب دادو...چه روز خوبی داشتین...یه بغل دلخوشی با یه عالمه خوراکی ...
عجب عکسی، عکاسش که خودتون باید باشین ، رودم باید آراز باشه...نه؟!
سلام
رود که ارس است ، ولی این بار از عکس های خود دفتر استفاده کرده اند !!