یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

قی اخلاقی !!

 

داستان های کارگاه ما در نوع خود سریال جالب و متنوعی است در حد دِرِک و اوشین و ... که می توان هر روزش را یک قسمت کرد ، البته با نصب دوربین مداربسته خیلی از جمع ها و ادارات تبدیل به سریال های جالبی می شوند ولی کارگاه ما کمدی ترین آنها می شود ... یعنی همیشه در تصویر چند نفر در حال خنده هستند !!

 

 

کارگاه ما بیشتر به فضای فیلم هایی می ماند که عده ای تبعیدی در آنجا هستند ، با سابقه ی درخشان که با خود بهمراه دارند ، البته این سابقه در دید دیگران درخشانتر است !! در اینجا کسی کوتاه نمی آید !! کسی کلمه ی نمیدانم بکار نمی برد !! کسی نیست که از آینده اطلاع نداشته باشد !! و همه بنوعی خود را محقی می دانند که حقشان ضایع شده است !!


هر روز در کارگاه ما ، مخصوصا در اوقات دورهمی !! ، یک مسئله خاص مطرح می شود و اگر مسئله ای نباشد خودمان بنوعی درست می کنیم ، مثلا یکی از همکاران ما عنوان " کشاورز نمونه !! " را دارد ، این عنوان بدلیل مهارت زیادش در کاشت ، داشت و برداشتِ تخم فتنه است !!! ناگفته نماند در فضا سازی ، کارگردانی ، جلوه های ویژه و کارشناسی کسی به پای من نمی رسد !!


در این سریال روزانه همیشه مسایلی می آیند و می روند که بنوعی در روزمره زندگی ها هم هستند ولی بدلیل بافت خاصی که ذکر شد حتی شدیدترین درگیری ها هم خنده ی جمعی را بدنبال دارد و تا اینجا که ختم به خیر شده است !!


در چند روز گذشته یک موضوع سر سفره بود و آن افشا کردن کار خوبی که در حق یکی دیگر صورت گرفته باشد ؛ یکی از همکاران که بدلایلی همیشه در معرض انواعی از هجمه ها است ( البته بزرگترین دلیلش خودش است !! چون یک همه چیزدان می باشد !! ) مطرح کرد که فلانی ( یکی از همکاران !! که آن روز حضور نداشت !! ) چند مورد به او مراجعه کرده بود برای قرض دستی و ... !!!! بلافاصله این موضوع برای روز بعد پردازش شد و یک عالمه حرف و حدیث از آن ساخته شد !! برخی اعتقاد داشتند که وقتی برای کسی کاری کرده ایم نباید افشا بکنیم !! برخی آن را تا حد منفوریت بالا برده بودند تا آتش معرکه داغ تر بشود و ...


خلاصه اینکه از دیروز آتش برافروخته شد و کسی از نامردی کم نگذاشت ... انسان های کوچک بطرز عجیبی با یک تلنگر ساده که منشا آن را نمی دانند همه چیز را بیرون می ریزند و حرف هایی می زنند که نباید بزنند !! البته این استفراغ های اخلاقی شاید بهتر از نگهداشتن آنها در درون باشد !!??! شاید هم اشکال در آموزش های فرهنگی باشد ...


برخی کارها با نیت بازگشت و انتظار جواب می باشند ، و وقتی با بازگشت مناسبی مواجه نمی شوند منجر به قی اخلاقی می شوند !! کاری که برای خدا بوده باشد هیچگاه منجر به افشا نمی شود مگر اینکه در نظر فرد خدا همسان با یک انسان در نظر گرفته شود ... کسانی هستند که با بروز یک مشکل زود آشفته شده و مثلا می گویند نمی دانم چرا خدا راه نجاتی پیش پایم نمی گذارد من که اینهمه نماز خوانده و روزه گرفته ام !!


===


از خانه تماس گرفتند که خریدهای 5 فروردین اینترنتی که قرار بود 4 روزه بدست خریدار برسد و نرسیده بود و در قسمت پیگیری شکایت نوشته بودم و نوشته بودند تا 17 تعطیلیم و از 17 فروردین استارت ارسال را زده بودند امروز که 24 باشد رسیده اند !!!


اول اینکه نه بالای سایت و نه پائین سایت چیزی در مورد تعطیلی تا 17 ننوشته بود !! در ضمن تعطیلی فقط برای فروشگاه بود والا موقع پرداخت اینترنتی وجه آلارم نداد که صندوق فروشگاه هم تا 17 تعطیل است !!!


دوم اینکه کمتر از 4 روز کاری که شعار آنها بود در 7 روز تحقق یافت ، دفعه قبل هم برای تاخیرشان زنگ زده بودم و تماس تلفنی گرفته بودند ولی این بار در همان صفحه جواب نوشته بودند ، یاد گرفتیم که بجای انتظار تماس هی برویم صفحه ی ایمیل مان را چک کنیم !!


کلاس گذاشتن برای چند روز زیاد هم مشکل نیست ، با کلاس ماندن زحمت می برد !!

 

نظرات 1 + ارسال نظر
همطاف یلنیز سه‌شنبه 25 فروردین 1394 ساعت 11:40 http://fazeinali.blogfa.com/

سلام سلام
پس از بازنشستگی چه خواهد شد؟ ( هم کارگاه شما هم مطالب مربوط به کارخانه اینجا )
...
ان شاءالله پست بعدی رونمایی از خریدهای 5 فروردین اینترنتی که قرار بود 4 روزه بدست خریدار برسد و نرسیده بود و در قسمت پیگیری شکایت نوشته بودید و نوشته بودند تا 17 تعطیلیم و از 17 فروردین استارت ارسال را زده بودند امروز که 24 باشد رسیده اند، هست!نه؟

سلام
پس از انشاءالله بازنشستگی (!) باز در جمع هایی خواهیم بود و داستان هایی شکل خواهیم داد !!!

این پست می توانست شامل خریدها باشد ولی بهتر است مکاتباتم را بصورت پست دربیاورم تا واضح تر باشد !!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد