یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

ما اینیم ...

 

سه هفته پیش به یکی از دوستان زنگ زدم برای احوالپرسی ، توی گوشی بصورت درگوشی گفت که در هیئت کوهنوردی است وقتی بیرون رفت تماس می گیرد !! امروز اس ام اس زده ام که آنجا چکار داری که سه هفته است بیرون نیامده ای !!؟

 


===

 

بعضی ها زور می برد تا در یاد بمانند ، هی زور می زنی تا خبری بگیری یک اتفاق پیش پا افتاده می آید جلو و تا یک هفته از یاد می روند !! و بلعکس برخی ها خودشان می روند ، یادشان می آید و یادشان می رود ، خیالشان می آید ... در و دیوار هم برای جلوگیری بدرد نمی خورد !!


بعضی وقتها آدم باید جورابش را بگذارد مقابلش و راست و حسینی قضاوت بکند که آن را که دوست دارد واقعا دوست دارد یا آنکه نمی خواهد را واقعا نمی خواهد !!!؟ بعد جورابش را بپوشد و شلوارش را قاضی بکند و تا مشکل این پا و آن پا کردن را رفع نکرده آن را نپوشد !! و همینطور برو بالاتر ...


مشکل فرهنگ ما این است که به ما یاد داده است کلاهی که سرمان رفته را برای قضاوت انتخاب بکنیم ، هزار سال هم بگذرد از کلاهی که قاضی شده ،  قضاوت درست طلب کردن محال است !!!


===


دوستی می گفت که ما ملت بدبینی هستیم و دیگران زندگی را متفاوت می بینند و برای همین زندگی شان خوب و خوش و ... است !!


پرسیدم : " اگر به تو بگویند برو میوه بخر ؛ کجا را انتخای می کنی !؟ فلان بازارچه که از قدیم رسم بر این است که درهم می فروشند یا فلان بازارچه که مردم میوه را سوا می کنند !؟ "


گفت : " من میوه ی درهم نمی خرم !! هرقدر هم که زرنگ باشی نصف میوه ای که خریده ای میوه ی خراب است که با زرنگی سرت کلاه می  گذارند !! "


گفتم : " خوش بین ها آدم هایی هستند که میوه را درهم می خرند یا آنهایی که میوه را باید سوا بکنند ؟ ، بدبین ها که جای سوال ندارد و میوه را می روند سوا می کنند !! " 


ما ملتی هستیم که فرهنگ شفاهی ما خیلی خوب و ایده آل است ولی فرهنگ جاری و کتبی مان پر از دوز و کلک و دروغ و ریا !! برای همین مجبور هستیم بدبین باشیم و هی درحال سوا کردن و جدا کردن باشیم !! شاید در خرید میوه شانس بیاوریم و نصف نصف ضرر بکنیم ولی در خیلی چیزها شانس بیاوریم 99% باخته ایم !!!

 

نظرات 1 + ارسال نظر
khatere hastam جمعه 8 اسفند 1393 ساعت 10:50

دقیقا تازه وقتی هم با کلی وسواس سوا میکنیم وقتی مزه مزه میکنیم میبینیم بی مزه هستن...
کاش اینهمه درویی و بی صداقتی در ما نبود که اونوقت مملکتمون آباد میشد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد