یکی از دغدغه های پیش روی ما انتخابات شورای کار کارخانه است ، حالا برای هر کسی سهمی از این دغدغه است ، برای من همین درصد کم هم دغدغه ی بزرگی است ، گاه در زندگی حرف راست زدن تبدیل به دغدغه می شود !!
چند روز پیش با یکی از همکاران وارد پارکینگ از ما بهتران شدم و بلافاصله دو فقره گربه ای که مقیم آنجا هستند دویدند طرف من و منهم از جیبم برای آنها کمی نان و پنیر دادم و مشغول شدند !! همکارم به من گفت : " تو همیشه توی جیبت برای اینها غذا داری !؟ " گفتم : " من وقتی می خواهم به ساختمان اداری بیایم می دانم که این دو اینجا هستند و وقتی می دانم که به پیشوازم می آیند با دست پر می آیم !! تو هم اگر بدانی کسی در جایی منتظر تو است همین کار را می کنی ، مگر اینکه خوشت نیاید و راهت را کج بکنی !! "
در همین حال یکی از همکاران سر رسید و شروع کرد به یک سلام و احوالپرسی خیلی طویل ، از آن نوع احوالپرسی های هزار سوالی که تکرار رمز موفقیت آن است ؛ خوبی ؟ چطوری ؟ خوش می گذره ؟ روزگارتان چطور است ؟ نیستید ؟ خوبی ؟ کوه می روید ؟ خوبی ؟ از بچه ها چه خبر ؟ خوبی ؟ خوش می گذره و ..... بعد که دید بازارش نگرفته است و همه را با یک جواب دندان شکن " هستیم دا !! " جواب داده ایم حرف را عوض کرد و گفت : " آقا ... شما چرا برای شورا ثبت نام نکردید ، واقعا خوب می شد اگر حضور پیدا می کردید ، با رای بالایی بالا می آمدید و به نفع کار و کارگر هم می شد و .... " گفتم : " اگر این گربه ها حق رای داشتند شاید به امید رایی که اینها بدهند شرکت می کردم ... "
موقع بازگشت به کارگاه ، یکی از همکاران که گوشه ای کمین کرده بود مرا آهسته فراخواند و یکی از گربه ها را نشان داد و گفت : " ببین این گربه پائین درخت نشسته و چه با حسرت به گنجشک ها نگاه می کند !؟ " نگاه کردم و دیدم گربه چنان محو تماشای گنجشکگان هست که با هر حرکت آنها سر و گوشش می جنبد ... و ادامه داد : " فکر نکنم بتواند یکی از آنها را بگیرد ... " گفتم : " اللذّات بالنیّات !! شاید دست و پایش لیاقت گرفتن آنها را نداشته باشد ولی با چشمانش تا حالا چند تایی از آنها را خورده است ، لذتی که از این تماشا بدست می آورد از خوردن بیشتر است !! "
===
چند تا بیشتر با دوربین موبایل جدید عکس نگرفته ام ، ولی هیچکدام جرات برابری با عکس های موبایل قبلی ام را ندارند ، دیروز یکی از سیم کارتهای دوقلوی ایرانسل را بردم و دادم در اندازه ی کوچک درآورده و روی موبایل قبلی سوار کردم ، حوالی ساعت 12 بود و یک عکس از قفسه ی مقابلم گرفتم و واقعا از تماشایش لذت بردم ... حیف با اینهمه قابلیت و کارآیی ، سیستمش مانند اندروید برای دلخوشی های امروزی آپدیت نیست !!!
آقا اونو بدش به من، تو میخوای چیکار آخه؟
حداقل باید ششماهی در قرنطینه بماند تا هوای عاشقی از سرش برود ، بعد ...