امروز سر صبحی یک اتفاقی افتاد و من آمدم یک خاطره ی دور تعریف کردم در مورد اینکه در عنفوان کودکی شبی در خانه ی یکی از اقوام مهمان بودم و نیمه های شب بلند شدم برای خوردن آب ، یک دوری زده و توی آشپزخانه یک بطری آب پیدا کردم و سر کشیدم و تازه صبح فهمیدم که چیزی که خورده بودم نفت بود !!!
استادى
از شاگردانش پرسید:
چرا
ما وقتى عصبانى هستیم داد میزنیم؟ چرا
مردم هنگامى که خشمگین هستند صدایشان را بلند میکنند و سر هم داد میکشند؟
ادامه مطلب ...
امروز مرخصی تشریف داشتم و برای همین نیم ساعت باختیار و اضافی خوابیدم ، و چقدر هم حال داد !! دوستی برایم مطلبی ارسال کرده بود با این مضمون که آدم وقتی تو رختخواب است و می خواهد بیدار شود چشمانش را 5 دقیقه می بندد ولی بیدار شدنی می بیند 1/5 ساعت خوابش برده است ولی همین 5دقیقه چشم گذاشتن را اگر سر کار انجام بدهد می بیند 1 دقیقه گذشته است !!