یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

دیرگاهیست ...

   

  

 

نظرات 3 + ارسال نظر
افسانه چهارشنبه 15 آبان 1392 ساعت 17:10

خیلی دلنشینه !

افسانه چهارشنبه 15 آبان 1392 ساعت 17:16

تنها تر از شمعی که از کبریت می ترسد

غمگیـن تــر از دزدی که از دیـــوار افتاده

بی اعتنـا پاکــت کننـد از زندگــی،

مثل ٬

خاکستــر ســردی که از سیگـار افتاده !


بی تــو دلم می افتد از من،

باز می خشکد

مثل کلاغــی مـــرده که از سیـم می افتـد

ایــن روزها هـــربــار که یـاد تـــو می افتــم

یک خــطّ دیگــر روی پیشــانیــم مـی افتــد



می خواهی از من رو بگیری، دورتـر باشی

مانند طفلـی مرده می پیچـم به آغوش ات

ســر درد میگیری و من تکـرار خواهـم شد

ماننـد یک موسیقــی غمناک

در گوش ات ...

ت جمعه 17 آبان 1392 ساعت 09:22

بسیار استفاده کردیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد