یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

ضدحال ...


در این چند روزی که گذشت ، آنقدر که رگ به رگ شدن مویرگ های مغزم بخاطر جر و بحث های بیهوده مرا از پا انداخته (!) کشیدگی عضله ی پایم اذیت نکرده است !!

 

ادامه مطلب ...

...

 

 http://s4.picofile.com/file/7955179886/garar.jpg

 

می لنگیم ...

 

دیروز بعد از دوهفته استراحت ورزشی بدلیل آسیب ماهیچه ی پا ، دوباره بهمراه همکاران راهی سالن شدم که علاوه بر کشیدگی مجدد از همان ناحیه ، یک ضربه جانانه هم دریافت کردم و دوباره لنگان لنگان به خانه برگشتم ، این بار وضعیت کمی خرابتر از دفعه قبل است و برای رسیدن به سرویس کارخانه نیم ساعت زودتر از خانه بیرون آمده بودم ...


همیشه چند دلیل خاص برای حضور من در کارخانه وجود دارد و نمی دانم این فرصت هایی که مردم مرخصی می نامند کی به درد می خورد !؟!؟

 

توهم

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

فراز و نشیب ...


یک روزگاری بود که مرا در خانه نمی شد پیدا کرد ، علی الخصوص روزهای جمعه !! و کم کم داشتم به ضرب المثل تبدیل می شدم تا اینکه از خوش روزگار خانه نشین شدم ، همانطور که برای بزرگی اسباب و اثاث لازم است و بقول شاعر " تکیه بر جای بزرگان نتوان زد بگزاف " برای کوچک شدن هم رهایی از اسباب و اثاث شرط اول است ، برای رسیدن به برخی مراحل زندگی هم ابتدا باید وانهی تا بتوانی پانهی !!

  ادامه مطلب ...