تهوع روزانه ...

اول صبحی که وارد کارخانه شدم متوجه شدم که چشمان عده ای دنبال گمشده ای می گردد و فهمیدم که انتظار داشتند که امروز از آنها بخاطر عید قربان پذیرایی شود !! خب ... تیرشان به سنگ خورده بود و از همان قدم های ابتدایی داشتند دنبال کسانی که معلوم نیست خبر داشتند یا نداشتند بد و بیراه نثار می کردند !!

 

بعضی وقتها جای کوچک و بزرگ عوض می افتد !!

در کارگاه در اولین برخورد با مدیر جان که باتفاق دو نفر نشسته بودند اول از هر چیز از من پرسیدند : " امروز چه روزی است !؟ "

گفتم : " سه شنبه را که می دانم ، روز عرفه هم هست !! "

گفت : " دیگه چی !؟ "

گفتم : " روز شهادت مسلم بن عقیل هم هست ! "

گفت : " از کجا می گویی ؟ "

گفتم : " خب ... من ارمنی نیستم که ! برخی روزها و مناسبت های مهم را می دانم !! ( قبول دارم که جوابم کمی تند و تلخ بود !! ) "

بعد در حالیکه سررسیدش را ورق می زد گفت : " ولی اینجا چیزی ننوشته است ... نوشته سالگرد شهادت اشرفی اصفهانی ، روز نیایش و تمام ... "

گفتم: " دلیل نیست که اگر در سررسید شما چیزی نوشته نشده باشد آن چیز نباشد ، ضمنا برخی سررسیدها تخصصی هستند و برخی هم که شخصی هستند ، شاید سررسید شما را یک بهایی چاپ کرده است !! "

باز دو به دو کرد که اگر چیزی بود در سررسید می نوشت ...

گفتم : " در ضمن من وزیر ارشاد نیستم که به چاپ و محتویات سررسیدها هم رسیدگی بکنم !! "

بعد یادم افتاد که این امر باید با عدم پذیرایی صبح رابطه داشته باشد !!! از قرار معلوم یک دست برتر که معلوم نیست کیست برای ممانعت از خرید شیرینی و پذیرایی صبح اعلام کرده که شهادت مسلم بن عقیل است و روز وفات خوب نیست شیرینی بدهند !!! البته کار به اینجا ختم نشد و دوباره یکی از من در مورد جریان صبح سوال کرد ،

گفتم : " چون داستان شیرینی از خود عید پیش افتاده است باید عرض کنم ... روز عرفه خودش حکم عید دارد و عید قربان هم که بزرگترین عیدهاست ... می ماند داستان شیرینی و شهادت !! در مراسم عید دینی یا شهادت هر چیزی که داده شود حکم احسان دادن دارد و اصلا هم بد نیست چه شیرینی باشد و چه حلوا !! نیت مهم است ، حالا می ماند کج فهمی بعضی ها که نمی شود با آن کاری کرد !! نه در عید قربان قرار است گوگوش بخواند و نه در شهادت مسلم بن عقیل شیرینی دادن موافقت با قتل اوست ... تازه تر اینکه اولین چیزی که در اعمال روز عرفه نوشته اند روزه گرفتن است که خود بخود قضیه شیرینی را کنسل می کند !! و لازم نیست بخاطر یک عدد شیرینی پشت سر کسانی که نمی دانیم روحشان از جریان خبر دارد یا نه غیبت بکنیم !! "

قبلا در کارگاهها رسم بود که در اعیاد دینی خود افراد از صندوق بین خودشان یا شراکتی و یا افتخاری شیرینی گرفته در اتاق خودشان یا کارگاههای مجاور پخش می کردند و ربطی هم به موافقت مقام های بالاتر نداشت ... حالا دین هم بفرموده شده است ، یعنی اگر سر ظهر رادیو اذان پخش نکند خیلی ها باید نماز نخوانند !!!

اینجاست که آدم هوس می کند بگوید : " مرگ بر آمریکا !! "

===

دیده اید بعضی جاها در تبلیغات های ضددینی می آیند برخی مسایل را رودرروی هم قرار می دهند تا از ین طریق و با روش مقایسه اگر یکقدم هم جلو نیافتاده باشند حداقل یک نفس پیش بیافتند !!

یک دیوار مجازی پوستر گذاشته بودند که بجای قربانی کردن گوسفند درختی بکاریم !!

یکی نیست بگوید مگر قربانی کردن مخالفت با درختکاری است ، کار قربانی ات را انجام بده بعد برو دو تا درخت بکار !! مثل اینکه طرف فقط یک انتخاب دارد و یا باید درخت بکارد یا قربانی بکند !!!؟ ( البته من گفتم که یکی گفته باشد ! )

===

روایت شده که حضرت امام زین العابدین علیه السلام شنید در روز عرفه صداى سائلى را که از مردم سؤال مى نمود. فرمود به او : واى بر تو آیا از غیر خدا سؤال مى کنى در این روز و حال آنکه امید مى رود در این روز براى بچّه هاى در شکم آنکه فضل خدا شامل آنها شود و سعید شوند.