یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

میل معکوس ...



دیروز عصر بهمراه فوتورافچی برای بدرقه ی عصر دلگیر جمعه ، راه افتادیم به قصد بستنی خوران ، یکی از نشانه های درون شناسی انسان این است که آدمی توجه کند به آنچه دلش می خواهد ؛ دقیقا چیزی که برای ما ضرر دارد بطرف آن کشیده می شویم !!!

 

 

داستان دادن پیشنهاد بستنی از طرف زوج فوتوراف هم از این قاعده بود و در حالیکه هر دو سوزش گلو و کمی تا قسمتی عوارضی از سرماخوردگی داشتند هوس بستنی فرموده بودند ... از همان چند دقیقه ابتدایی خوش و بش که بگذریم کارم به جایی رسید که به فوتورافچی گفتم : " اگر اینهمه هزینه ای که برای اصلاح تو کرده ام صرف درخت بید کرده بودم حالا میوه ی پرتقال می داد !!! "

سر راه سری به یک مرکز خرید زدیم تا ببینیم چیزی پیدا می شود که حس خریدمان را تحریک بکند !! مجتمع های تازه تاسیس تجاری اصلا بوی اقتصاد و تجارت نمی دهند و غالبا بسیار شیک و در راستای سرمایه گذاری عده ای خاص و سود از محل افزایش قیمت مغازه می باشد ... ساختمان بلور هم از این دسته مجتمع ها می باشد ، از اصل پر حرف و حدیث ساخت و سازش که بگذریم ، حالا دو طبقه ی اختصاصی بعنوان مرکز خرید دارد که بیشتر بدرد قدم زدن در محوطه های زیبایش می خورد و مغازه هایی با مارک های خاص برای مشتریان خاص !! نه اینکه جنس باشد و گران باشد ، جنس شان ناجنس است و بدرد شومن های ماهواره ای می خورد !!!



بعد از گردش تجاری که منجر به خرید نشد ، باتفاق رفتیم سوپ و سالاد " لوتوس " ، البته فوتورافچی می خواست ما را بکشاند بطرف سیب زمینی آب پز (!!) محیط آرام و دنج و یادآور جای خالی خیلی ها (!) و درد معده ای که چند روز است گیر داده است ... همین معده درد از ساعت 4صبح برایم بیدارباش زده بود و خلاصه اینکه هیچی !!


===


از قرار خبر رسیده یکی از چراغ های روشن چت باکسِ بعد از نیمه شبِ در فضای مجازی ، به جرگه ی متاهلین پیوسته است و تا مدتی سر و کله اش پیدا نخواهد شد !! آدم از شنیدن ازدواج دختران دم بخت بیشتر خوشحال می شود تا شنیدن ازدواج پسران سر بخت !!!

 


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد