یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

فرهاد تاس ... اتچ شیرین !!


از قدیم می گفتند : " تاس همیشه طرف آدم ناشی است !! " درسته که من تاس نیستم ولی دوستان تاس زیاد دارم و برای همین منهم بودم طرف ناشی را می گرفتم !!

 

دلیل اش هم اینکه آنهایی که کاربلد و وارد هستند باندازه ی تجربه شان اعتیاد هم دارند ، ولی آدم ناشی با یک شکست می تواند منصرف بشود و برود ، برای همین باید هوای آدم ناشی را نگهداشت ، به محض اینکه راه افتاد و برای خودش کسی شد و کمی صاحب ادعا شد نیازی به نگهداشتن ندارد خودش می ماند !!

اخیرا چارت کاری ام را اینگونه تعریف کرده ام :

- ترکاندن سیگار همکاران ( منظور دعوت به ترک کردن سیگار !! )

- تشویق به پرداختن به فعالیت های ورزشی

- سوق دادن به هنر و زیباشناسی در کار و فعالیت

در طول یکی دو سال اخیر چند نفر از سیگاری های خیلی قدر کارخانه را از دست سیگار آزاد کرده و هل داده ایم به محیط ورزشی ، کمی که ورزش کرده اند تازه متوجه شده ایم که سیگار که می کشیدند زحمتش برای ما دودش بود ، حالا که ورزش می کنند کری خواندن و نخوانده ملا شدنشان چند برابر دود سیگارشان اذیت می کند !! در این میان کلی برایشان کلاس گذاشته و برای عکس هایشان ایراد می گیریم تا حداقل اگر عکس هنری نمی گیرند در حد یک عکس خاطره و خبری عکس بگیرند !! اول کمی مِن و مِن می کنند ولی بعد که یک عکس جدید می گیرند فرق هویچ با آناناس را می فهمند و با کله می روند در محیط هنرمندی !!!

یکی از همکاران در هر برنامه ای که حضور پیدا می کند چند تا عکس می گیرد و این در حالیست که هفته های اول شرکت در برنامه های کوهنوردی خجالت می کشید توی جمع بایستد و عکس بگیرد ... چند تا عکس از برنامه صعود سهند برایم نشان داده بود و من سه فقره را به مموری ام انتقال داده ، باید هم خوش بحال می شد که سه تا عکس را پسندیده بودم که برداشته بودم !!!

عکسها را به یکی از دوستان دادم تا کمی آنها را ادیت بکند !! این دوست ما فوق تخصص ادیت است و از آسمان آبی بدون ابر باران می باراند !!! کمی هم سر این موضوع باهم گفتیم و خندیدیم که " ابرهای این عکس را در آسمان خالی آن عکس بگذار !! " یا " از این ابرهای سفید ول معطل کمی باران بباران !! " یا " کاری کن در این دامنه ی کوه کمی باد بوزد " و ...

عکس ها روی کامپیوترش در مغازه ماند و شب مجبور شدم دوباره آنها را به ایمیلش ارسال کنم ، امروز زنگ زده ام که " از ویرایش عکس ها چه خبر !؟ " می گوید : " عکس های ارسالی برایم باز نشد ، اگر امکان دارد دوباره ارسال کن !! " می گویم : " با این وضعیت سرعت اینترنت ارسال عکس ، مانند پر کردن بشکه با پیپت آزمایشگاهی است !! دو ساعت طول کشیده تا آن عکس ها را ارسال کرده ام ، کاش نرخ دلار بشود 10هزار تومان و در عوض سرعت اینترنت بشود 10کیلوبایت !! "


این فرهاد کوهکن خوب زمانی عاشق شده بود ، کندن عکس شیرین با تیشه در کوه از اتچ کردن عکس در ایمیل راحت تر است !!


 

نظرات 1 + ارسال نظر
ت سه‌شنبه 18 تیر 1392 ساعت 12:06

به ترکاندن کری خوانی ها و اصلاح سایر بی اخلاقی ها بپرداز دادو، اینجوری که پیش میره مدینه فاضله از کارخانه شما شروع خواهد شد

:))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد