یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

حکایت عیسی(ع) و مرد همراه


عیسی(ع) در راهی میرفت و در راه به مردی برخورد و مرد همراه او شد.


عیسی سه گُرده نان داشت و یکی را خورد و یکی دیگر را به آن مرد داد و گُرده ای دیگر نان دست نخورده ماند.

 

ادامه مطلب ...

ویروسی بنام وایبر


امروز اول از همه اتاقم را مرتب کردم و بعد از مدت ها تختم از زیر لباس ها بیرون آمد و دل کمد خالی پر شد !! در همین ذوق و شوق ها بودم که رگبار جویندگان وایبری بلند شد ، طبق معمول یکی از دوستان بدخواب شده بود و دست به راه اندازی گروه کرده بود ؛ این بار به نام نجاتگران هلال احمر ...

  ادامه مطلب ...

قدم قدم تا شام ...


دیشب مهمان بودم ، برای همین بعدازظهر در کارخانه نماندم ، حقوق ها را هم واریز کرده بودند و برای همین استرس و هیجانات ملت فروکش کرده بود ، استرس از این ناحیه واقعا مخرب است و دولت یازدهم هم زود فهمید که این غده بدخیم است و دست به یارانه ها نزد !!!

  ادامه مطلب ...

انتقام

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

فال سوخته ...


ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد

در دام مانده باشد صیـاد رفته باشد


  ادامه مطلب ...