یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

...

 
http://s5.picofile.com/file/8148428726/khatt.jpg
 

اعتماد


دو دوست عهد کرده بودند که در طول سفر طولانی خود ،در تمام خطرات و مشکلات همراه یگدیگر باشند . در راه بوی آنان به مشام خرس بزرگی رسد و آن دو را تعقیب کرد .

یکی از آن دو نفر فورا تمام عهد و پیمان های یاری و کمک به همدیگر را فراموش کرد .

به طرف درختی دوید ، روی اولین شاخه آن پرید ، خود را بالا کشید و به مکان مطمئنی رسید .

دیگری شنیده بود که خرس ها هرگز به یک انسان مرده ، حمله نمی کنند . بنابراین خود را روی زمین انداخت و تظاهر به مردن کرد .

خرس نزدیک شد و آن مرد به ظاهر مرده را بویید ، اما بعد جسم بی جان او را رها کرد و به آرامی از آن مکان دور شد .

همسفر او از درخت پایین آمد ، دوست خود را تکان داد و خنده کنان از او پرسید :

- " خرس به تو چه گفت ؟ من دقیقا دیدم که پوزه اش را درست به کنار گوش تو آورده بود . "

 

ادامه مطلب ...

( + ) یا ( - )


دیروز یکی از همکاران یک نیمچه بحثی باز کرد بقول از یکی از شبکه های مستند (!!) و بعد توی گِل ماند و هر چه توضیح دادیم نکشید !! بعد گفت که چیزی بگوئید که سواد من بکشد !! البته من همیشه به برخی ها توصیه کرده ام که بیشتر از سه شبکه اول و دوم و سوم را نگاه نکنند ولی کو گوش شنوا !!؟؟ طرف چون بشقاب گذاشته پشت بام خانه اش فکر می کند مخاطب همه ی شبکه ها و کانال ها شده است ...

 

ادامه مطلب ...

انتقام

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.