یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

دیروز به روایت تصویر


دیروز ، انگار مرور یک سال بود ... مسیر بازگشت به تبریز را از جاده اسالم به خلخال انتخاب کرده بودیم تا کمتر به ترافیک بازگشت بربخوریم !؟ خستگی اجرای برنامه یکطرف و ماندن در ترافیک مرده یک طرف و تماشای خلاقیت ها و زرنگی های برخی از رانندگان یک طرف و خلاصه خستگی جسمی و روحی شدید !!

اوضاع آستارا نشان می داد که وضعیت جاده حیران به اردبیل خیلی شلوغ خواهد بود ، به این شلوغی باید بازگشت مسافران به استان گیلان و احیانا مازندران را هم بایداضافه می کردیم ... مسیری که برای بازگشت انتخاب کرده بودیم ، مناسب برای این فصل نبود و کمی هم کیفیت راهش خوب نبود و هم اینکه برای خیلی ها هنوز نابلد بود و فقط اسمش به گوششان خورده بود !!

حوالی ساعت 11 خانه را تحویل داده و راه افتادیم ، توی مسیر همه چیز بود !! باران و آفتاب و برف و ... بقیه را مختصر و مفید و بصورت تصویری ببینید

  ادامه مطلب ...

زیر باران باید رفت ...


امروز ، از دیشب باران داشتیم !! فکر می کردم این بار به یکی از مدیران هواشناسی ، برای رئیس جمهور شدن رای بدهیم !؟ حداقل اینها یک در میان حرف و پیش بینی شان درست از آب درمیآید ... خدا لعنت کند سردارسازندگی را ، بعد از او یک حرف راست در بدنه دولت شنیده نشده است !؟

 

ادامه مطلب ...

بندر تا بندر ...


دیروز با صدای خروس بیدار شدیم و با صدای غازها صبحانه را ادامه دادیم ... با اینکه در آمارهای بین المللی زیاد جلو نیستیم ، ولی وقتی در یک محیط جنگلی و روستایی ساکن می شویم ، اواین چیزی که به چشممان می آید، تاثیری ست که از زندگی شهری و صنعتی گرفته ایم ...

 

ادامه مطلب ...

از کوه تا دریا ...

 

و البته طبق برنامه قبلی ، در آستارا منزلی اجاره کرده بودیم برای تعطیلات عید فطر و ادامه اش ... برای همین دیروز بعد از اذان ظهر راه افتادیم و سفر آغاز شد ...

 

ادامه مطلب ...

فرصتی که رفت ...

 

مردی گفت : " نمی دانم که ماه رمضان از ما راضی رفت یا نه !؟ " 

ظریفی حرفش را شنید و گفت :" اگر راضی نرفته باشد سال دیگر نمی آید !! "

 

ادامه مطلب ...