یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

ویروسی شدن وزارت بهداشت ...

 

امروز توفیق اضافی داشتیم تا در خانه ی مادر بیشتر جلوی تی وی باشیم و پی به خرافت و بلاهت در وزارت بهداشت ببریم ، البته قبل از جلسه ( که بازپخش می دیدیم ! ) گناه کردیم و فکر کردیم طبق معمول دکتر حریرچی می آید تا مثل آقای بوپی کارتون تنسی تاکسیدو همه مشکلات را رفع و رجوع بکند ولی خوشبختانه شرکت کننده ها افراد دیگری بودند ...

 

 

یکی از حضار قبلا وزیر تشریف داشت ( دکتر ملک زاده )  و دقیقا سیاسی و پوپولیستی حرف می زد و البته از نوع مفت اش !! مثلا معاون وزارتخانه اعلام کرده بود که پنجاه درصد آندوسکوپی ها اضافی هستند و در توضیح مثل خر در گل مانده بود که این آمار کشکی را چرا بیرون داده است !!

و کمی بعد توضیح داد و معلوم شد که آمارها کلا شانسی و پشت تریبونی بود و طبق معمول همه ی مشکلات در پشت پرده ی مشکل فرهنگی جامعه پیچیده شد ...

 

نماینده ی نظام پزشکی عملا داشت از پزشکان خلافکار دفاع می کرد و رئیس کمیسیون پزشکی که کمی داشت تند حرف می زد و جامعه پزشکی را زیر تیغ انتقاد می برد (!؟) کمتر مجال سخن می یافت !! البته غالب وزرای دولت ها باندازه ی کافی گند در کارهایشان و مدیریت شان داشتند و تقریبا از وزارت دکتر پزشکیان به این طرف راههای کج کاری و دزدی و پول سازی پزشکان هموارتر و آسفالته شده است ... و منطق حاکم هم این است که مخالفت با دولت می تواند با دزدی از دولت توجیه شود و چون بیمه زیرنظر دولت است ، انواع نسخه ها به دروغ و به اضافه صادر شده و اغلب بدون وجود بیماری (!) نسخه نوشته شده در داروخانه ممهور شده و پول اخذ شده از بیمه ها ،. بین دزدان تقسیم می شود ...

 

یک نکته ی جالب این است که همه ی آمارهای ما دقیقا برعکس آمارهای جهانی است ، و مردان سیاسی ما با وجود مشاهدات و اشراف به سطح خدمات و مدیریت و نظارت ، با وقاحت تمام خود را با کانادا و انگلیس و ... مقایسه می کنند و این ملک زاده هم همان کار را می کرد !! و با همه ی دروغ پردازی هایش انگشت اتهام بطرف فرهنگ می گرفت ، انگار پزشکِ دزد را خودش پرورش نداده بود و نظارت را خودش جمع نکرده بود و ...

 

یک نکته ی جالب هم در مورد شکایت از پزشکان بود ه بفرموده ی ایشان در سطح جهان حدود یک درصد است و در کشور ما یک دهم درصد می باشد و نشانه ی درستکاری و کاربلدی پزشکان ما بود !!! البته نفرمودند که وضعیت صدای معترضین و سنگینی گوش مسئولین چگونه می باشد !! آیا راه مناسب و خوبی برای انتقال شکایات وجود دارد !؟ یا هزار توی کانال ارتباطی مردم ، مردم را از اعتراض و شکایت منصرف می کند !؟ کدام پزشک و مطب و آزمایشگاه و بیمارستان مرتب از طرف واحد بررسی نظارت می شود تا استاندارد آنها معلوم و مشخص بشود و مردم حق شان را بشناسند تا اعتراض هم بکنند !!؟؟

 

===

 

دیشب قبل از خواب ، داشتم تی وی را خلاص می کردم که یهوئی به بازی هلند و آلمان رسیدم ... تقریبا 15 دقیقه را با فاصله ی یک متری و سرپا در حال تماشا بودم ... فوق العاده زیبا بازی کردند و دو گل از سه گلی که هلند به آلمان زد را دیدم ...

 

آدم وقتی این بازی ها را می بیند به حضور کِی روش در ایران و مقاصدی که فدراسیون در مورد فوتبال دارد (!!) مشکوک می شود !!

 

نظرات 1 + ارسال نظر
نگین دوشنبه 23 مهر 1397 ساعت 12:18

سلام بر جناب دادو

خدابیامرزه رفتگان شما رو، خدابیامرز مادربزرگم(پدری) میگفت:

در دزد و دیوار دزد، اوسّا و بینه دار دزد ...

نمیدونم در این زمانه اگه زنده بود چی میگفت!!

شکایت هم در مملکت گل و بلبل ما طوری شده که طرف خلافکار سینه شو میده جلو، صداشو میندازه گلوش و با وقاحت تمام میگه: برو هر جا دلت خواست شکایت کن ..
چون خودش خوب میدونه شکایت در مملکت ما یعنی کشک ...
تازه اونم از نوع نسابیده اش!!

زمانی که پسرم به سختی بیمار بود و بستری، بدنش آلبومین دفع میکرد و به همین خاطر، نیاز به آلبومین داشت ..

من و تمام خانواده و فامیل، تمام داروخانه های شیراز رو زیر پا گذاشتیم بخاطر تهیه آلبومین، میگفتن نداریم ...
تا اینکه یک جایی بهمون گفتند برید سازمان انتقال خون..
و ما رفتیم و رفتیم تا رسیدیم به سازمان انتقال خون ..

اونجا من دیگه از شدت التماس، اشکم در اومد و همونطور که داشتم هق هق میکردم گفتم آقا شما رو به خدا، اگه یه ذره انصاف تو وجودتون هست، من یه مادرم که بچه دو ساله من نیاز به آلبومین داره ولی گیرم نمیاد و بچه ام داره از دستم میره، خوب اگه آلبومین دارین چرا نمیدین؟ پولش هم هرچی باشه مشکلی نیست میپردازم ..

طرف دستمال کاغذی از روی میزش برداشت داد دستم و گفت خانم به هرکی که میپرستی قسم، ما به بیمارستان نمازی (که پسرم بستری بود) همین چند روز قبل، به اندازه مصرفش آلبومین دادیم.... حالا چرا استفاده نمیکنن برای بیمار؟ اون دیگه دست ما نیست و مسئولین باید نظارت کنن!!!

بقول مادربزرگم (این بار مادری!) :
آللاه آپاردی، دا گتیرمَسین ...

سلام
البته این گونه موارد به وفور در جامعه دیده می شود و ما به حساب جهان سومی بودن می گذاریم فقط نمی دانم درد اینهمه ادعا که صاحب منصب ها می کنند را کجای دلمان بگذاریم ...

دیروز رئیس جمهور در دانشگاه رفته بود و از اقتصاد و سیاست حرف می زد (!!) و می گفت که هر روز قیمت اجناس را می بیند !! ولی نگفت این دیدن به کجای درک و مدیریت اش وصل است و چرا هر روز که می بیند کاری نمی کند !؟!؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد