آفرودها !!
این روزها جمع های کوچکی درست شده است بنام آفرودها !! این جمع ها شامل افرادی هستند با ماشین های شاسی بلند قدیمی و جدید و با روحیات خاص ( و غالبا ناهنجار با اخلاق روز اجتماع !! ) که دوست دارند بصورت جمعی بروند و از طبیعت بنوع دیگری استفاده بکنند !! مثلا دوست دارند جاهایی بروند که تاکنون کمتر رفته شده است (!) یا طوری بروند که کمتر رفته شده است (!!)
البته این رفتارها در کشورهای مترقی تر از سالهای قبل وجود داشته و دارد و غالبا با همه ی بی نظمی هایی که در ظاهر دارند ، از قوانین عمومی کشور و قوانین طبیعت و ... بیرون نمی روند و در قالبهایی که برایشان تعریف شده است استفاده می کنند ولی بدلیل اینکه هیچیک از کارهای ما تعریف شده و اصولی نمی باشد ، رفتارهای جدید هم ادامه ی همان ناهنجاری می شوند و متاسفانه برنامه های آفرود اجرا شده در داخل ایران در اغلب موارد بصورت حرکت های قانون شکن و مخرب درمی آید !! وجود برخی استعدادها در مناطق کوهستانی و کویری و جنگلی که خوشبختانه در ایران تنوع خوبی از این موارد وجود دارد ، برخی افراد را به اجرای چنین برنامه هایی متمایل ساخته است ولی درک این موضوع که همین موارد موجود هم موارد اضافی نیستند و باید قواعد حضور و استفاده از آنها را رعایت کرد ، آنچنان که باید و شاید ، وجود ندارد !!
در سالهای نه چندان دور بدلیل عدم برنامه ریزی های پیشگیرانه و مدیریت صحیح شاهد شدیم که چگونه فرهنگ توریست پذیری و توریست شدن (!!) و به دلیل به امید خدا رها شدن و سرگرم زیرمیزی شدن متولیان (!!) راهش منحرف شد و توریست های داخلی همانقدر که به طبیعت و ساختارهای توریستی ضربه زدند (!!) در مسافرت های خارجی بدلیل عدم آشنائی به چهارچوب ها و عدم آموزش صحیح در برخوردهای فرهنگی باعث تخریب وجهه ی فرهنگی و ملی کشورمان شدند ( البته این ربطی به رویکرد سیاسی افراد در داخل کشورمان ندارد !! و کسی در نخجوان یا ارمنستان و یا سواحل باتومی افراد را به خاطر انقلابی بودن و یا انقلابی نبودن دسته بندی نمی کند و همه را توی یک آکلاد قرار می دهد و برچسب ناهنجاری می زند !! ) و این در حالیست که شما در دورترین نقطه ی کشور هم اگر چیزی شبیه تریبون را جلوی یک چوپان بگیرید ادعا می کند که درآمد توریسم خیلی خوب است و ... و... در حالیکه در سازمان مربوطه رفتاری چوپان گونه با مسئله ی توریسم می بینید و این نشان می دهد که ما در این مورد چیز زیادی نمی دانیم ولی همچنان معتقدیم که ما می توانیم در مورد چیزهایی که مطالعه نکرده و برایشان برنامه نداریم (!) مدیریت بومی داشته باشیم !!
برگردیم سر موضوع خودمان (!) این تجمع های آفرودی تابع کدام تشکیلات و سازمان محسوب می شوند !! آیا زیرنظر قواعد ورزشی می باشند و یا زیر نظر قوانین گردشگری !؟!؟ آیا مناطق خاصی برای استفاده ی آنها درنظر گرفته شده است ( مثلا در محدوده های کویری و کوهستانی که متعلق به منابع طبیعی هستند !! ) و یا اقدامات پیشگیرانه برای حضور تخریبی آنها در محدوده های شهری و روستائی وجود دارد !؟ اینکه ده یا بیست ماشین شاسی بلند ( مانند حرکت گروههای خشن و ناراضی (!) که در تمام جهان مثل هم هستند و در فیلم ها هم زیاد دیده می شود !! ) بیکباره وارد یک منطقه ی روستائی بشوند و به جای رد شدن از جاده ی خاکی یا آسفالته از وسط رودخانه رد بشوند (!!) می شوند آفرود !؟ یا وقتی ماشین ها در ترافیک مرده ی جاده ایستاده اند بیکباره همین گله ی زنبور از راه برسند و از خاکی کنار جاده بطرز وحشیانه ای رد بشوند وگرد و خاک بکنند (!!) می شوند آفرود !؟
در معنی و رفتارحرکت های افرود مربوط به اجرای برنامه های تفریحی و شناسائی در جاهایی می باشد که دسترسی های متداول و معمولی از قبیل جاده ی مناسب ( خاکی یا شوسه و یا آسفالته !! ) وجود ندارد و برای رد شدن از موانع طبیعی باید از ماشین هایی با قدرت و استعداد ویژه استفاده کرد !! ولی حرکت این دسته از ماشین ها از شهرهای بزرگ و رسیدن آنها به ابتدای چنین مناطقی نباید بیرون از قواعد اجتماعی بوده باشد !! و همچنین استفاده از طبیعت بکر بدلیل نبودن دسترسی جاده و سایر امکانات ، نباید مجوزی برای تخریب طبیعت باشد !! ما غالبا می دانیم فرسایش چیست !؟ چون در مدرسه خوانده ایم !! ولی درک صحیحی از آن نداریم و خودمان غالبا از عوامل تشدید کننده ی آن بحساب می آئیم و زمانی که هوس های زودگذرمان فروکش کرد و فرسایش هایمان دست در دست هم داده و فاجعه ای ببار آورد !! سعی می کنیم تا یک بالادستی را پیادا بکنیم و تقصیرها را گردن او بیاندازیم و خودمان ادای آدمهای ناراحت را دربیاوریم !!! مطمئنا اگر امروز شمع به دست و لیوان بدست در سوگ خشکیدن دریاچه ای خود را غمگین نشان می دهیم !! در سالهایی نه چندان دور باید شاخه بدست و شمع بدست غمخوار دروغین جنگل ها و کویرهایمان باشیم !!
امروزه در منطقه ی آذربایجان بندرت می شود جائی را پیدا کرد که دسترسی از طریق جاده به آنجا وجود ندارد !! و در سالهای قبل که ما به سفرهای طبیعت می رفتیم و غالبا از همین شاسی بلندهای دوستان استفاده می کردیم (!) من همیشه می گفتم : " در بدترین شرایط هم وقتی شما با دنده ی کمکی و صد تا مصیبت خود را به هدف مورد نظر می رسانید می بینید که یک پراید قبل از شما رسیده و چادرش را نصب کرده است !! " و امروزه متاسفانه می بینیم که دور زدن کوهها و رد شدن از دره ها (!) بعنوان حرکت های آفرودی مورد استفاده قرار گرفته و تخریب رودخانه ها و مسیل ها و تپه ماهورها را باعث می گردد و بنظر می رسد باید یک متولی برای این امر وجود داشته باشد تا با درست کردن پیست های در دسترس و سهل الاستفاده برای جذب این هیجانات مخرب اقدام نماید و یقه ی طبیعت را از دست این قبیل افرادِ بیش فعال بیرون بکشد !!
عکس از محل شب مانی دوستانی که به کویر مرنجاب رفته بودند ...
