یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

اعتماد به نفس ...

 

اعتماد به نفس یعنی اینکه انسان نسبت به خودش اطلاعات موثقی داشته باشد و حدود و ثغور توانائی هایش را بداند !! در این حالت هر اقدامی می تواند منجر به موفقیت شده و اگر نتیجه به شکست منجر شده باشداین شکست آموزنده بودند و خود موفقیتی دیگرگونه خواهد بود ...

   

کسانی که اعتماد به نفس بالائی دارند ؛ غالبا از نظر هیاهو ، ساکت و از نظر ناهنجاری های رفتاری ، آرام هستند و از نظر فعال بودن چند برابر دیگران می باشند !! این قبیل افراد انگار ذاتا خوش حال و خوش مشرب هستندو در حالیکه از رویدادهای اطراف بی خبر نیستند از طرف دیگران به بی خیالی متهم می شوند و باز در رفتارشان تاثری نمی گذارد ، اینها دنبال نشاط در کوچه و خیابان و بوق زدن و بیخود فریاد کردن نیستند !! و نسخه ی نشاط سیاسی اصلا برایشان مفهوم ندارد !!

 

ولی دیگرانی هم هستند ؛ که اتفاقا در جامعه ی ما کم نیستند !! که یا اعتماد به نفس ندارند و یا با توهمی از اعتماد به نفس زندگی می کنند !! آنها همیشه با یک چیزی درگیر هستند و با چیزی مشکل پیدا می کنند !! یعنی یک لحظه بدون هایهوی زندگی کردن را روزمرگی می دانند و باید سرشان به مسئله ای مشغول باشد !! همیشه نق می زنند و حرفهایشان به نوعی با ناهنجاری ها گره می خورد و همیشه موردی برای زوم کردن دارند ، حتی اگر درآمد روزانه ی بالا و زندگی مرفهی داشته باشند !! متصدیان پشت پرده ی دنیای مجازی هم عاشق این قبیل افراد هستند !!

 

===


دیروز بعد از ظهر فوتبالی عجیبی بود ، تقریبا همه از فوتبال حرف می زدند و کارشناسی می کردند و یادشان رفته بود که در بیرون چه خبر است !! حتی مهمان ها یبرنامه ورزش در شبکه 3 یک ساعت زودترآمده بودند به استودیو !! دیروز عصر سر راهم به خانه ی مادرم ، رفتم کمی میوه بخرم و در تمام طول مسیر حرفهایی که به گوش می رسید از جنس فوتبال بود !! و عجیب تر اینکهخیلی از همین مردم به طرز عجیبی به بازی بعدی فکر می کردند و اینکه کاش به روسیه می خوردند و حریف اروگوئه نمی شدند !! مجری برنامه ها هم از آن روی سکه حرف می زدند و اما و اگرهایی که منجر به صعود تیم ملی ایران می شد و چه عجیب تر که این اما و اگر ها هم تحقق یافت و اسپانیا دو گل از مراکش دریافت کرد و به زحمت مساوی کرد تا قهرمان آفریقا شخصیت جایگاهش را حفظ کرده باشد !!

 

بازی ایران با پرتقال بمراتب بهتر از بازی با اسپانیا بود و نشان می داد که این بازیکنان اگر راحت بازی بکنند و خودشان باشند بهتر از این فوتبال بازی می کنند !! ولی انگار تقدیر این بود که به ساز ناکوکی برقصند که در سر خیال توطئه و توهم داشت !! مربی ما نه بخاطر بازی زیبا که برای تسویه حساب به میدان پا گذاشته بود و برای همین بازی روال زیبائی نداشت !! همین منفی نگری مربی در بازیکنان تاثیر گذاشته بود و استرس زیادی به آنها داده بود و مطمئنا اگر این استرس نبود نتیجه ی زیباتر و بهتری بدست می آوردند !! حتی می توانستند یک مساوی از این بهترتر بدست بیاورند و یا شکستی بخورند که ارزش فوتبالی داشته باشد !! و در نهایت بزرگنمائی های بی خود و باز سرود و سلام و صلوات و ... مجری حاضر در روسیه می گفت : " حیف جام جهانی که ایران را از دست داد !! " فرق کارشناس با طبل توخالی همینقدر بس که مهدوی کیا می گفت که من همبازی (....) بودم و واقعا بازیکن بزرگیست !! و مجری آمد بگوید که ( ...) پا به سن شده است و نمی تواند خوب بازی بکند که آن شوت جادوئی دروازه ی ایران را باز کرد !!


از امروز با خیال راحت فوتبال نگاه می کنیم ...

 

نظرات 2 + ارسال نظر
خلیل سه‌شنبه 5 تیر 1397 ساعت 23:02 http://tarikhroze4.blogsky.com

سلام،

لذت نگاه بیش از باری فوتبال است! بخصوص اگر کششی به یک طرف نداشته باشی!! تا عصبی شوی! البته من سالهاست که فوتبال نگاه نکرده ام . این حرفم مال عصر پارینه سنگی است!!

سلام
فوتبال هم مال آن زمان ها ... حالا فوتبال سیاسی شده است و بازیکنان حرفه ای و البته پولکی !! حیف است برای این بازی ها کسی احساسی بشود !؟

الهام چهارشنبه 6 تیر 1397 ساعت 18:21 http://marzhayemoshtarak.blogfa.com

سلام
دقیقا در همون لحظه که مجری حاضر در روسیه، اون جمله ی تاریخی!! رو گفت من یاد شما افتادم و اعتراض تون به بزرگ نمایی ها و جوگیری ها.. داشتم فکر می کردم بخشی از این خودبزرگ پنداری ها، حتما ناشی از یک جور خودکم بینی.. اینقدر در توان خودمون برای خوب بودن و یا خوب شدن ناامیدیم، و از خودمون کم توقع داریم که وقتی جایی خوب عمل می کنیم، خودمون هم باورمون نمیشه که اون کری ها که خوندیم، داره به واقعیت نزدیک میشه و آنچنان از جا می پریم و شگفت زده می شیم که فکر می کنیم الان مرکز دنیا هستیم و خبریه.. من این جو رو توی دانشگاه و میان کارهای علمی هم می بینم.. عادت نداریم که به ضعف ها و قوت هامون، واقعی نگاه کنیم.

سلام
متاسفانه این مورد در طول تاریخ هی تکرار می شود !!
پسر دوستم که 14 سال دارد و خیلی علاقمند به تاریخ ایران و هخامنش و کورش و ... تشریف دارد و هی کتاب های تاریخی از این دست می خواند که نویسندگانی مانند همین مجری ها آنها را نوشته اند (!!!) به من گفت : " عمو ... من واقعا یک سوال بزرگ در ذهنم دارم که جواب پیدا نمی کنم ، وقت یما اینهمه بزرگ بودیم و سرلشکر و لشکر داشتیم و فیل داشتیم و ... چرا نتوانسته ایم جلوی چند صد نفر عرب پیاده و دست خالی مقاومت بکنیم و شکست خورده ایم !؟ " گفتم : " مگر همان نویسنده ها ننوشته اند !؟ " گفت : " نه ... " گفتم : " هر کتابی را بخوان ، ولی همه را باور نکن !! "

جام جهانی برای مطالعات اجتماعی خوب است ... و ما در هر آزمونی سرداریم !!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد