یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

روز اول زندگی در 97


قبل از ظهر آماده شدم تا سری به شهر بزنم و ببینم در اولین روز کاری در سال جدید تغییرات خاصی به چشمم خواهد آمد یا نه !! اولین کارم دادن غذای گربه ها بود که جلوی در منتظرم بودند ؛ انگار یک نخ نامرئی از دَرِ خانه به دُمشان بسته اند ؛ در را که با زمی کنم قبل از صدای لولای در ، صدای میوشان می آید !!


 

 

 اتوبوس وقتی داشتم به گربه ها غذا می دادم رد شد ، راننده هم مرا دید ، کافی بود دستی تکان بدهم و نگهدارد ولی این کار را نکردم و بعد از خوش و بش اساسی با گربه ها راه افتادم تا در پائین تر اتوبوس را بگیرم ... بعد از ایستگاه ما می رود شهرک را دور می زند و دوباره می آید از یک ایستگاه پائین تر رد می شود !!


روح فوتورافچی شاد(!) ، عادت دارد(!) همیشه جلوی جائی که کار دارد پارک بکند !! امروز جلوی سوپری کمی پائینتر از خانه مان یک ماشین خیلی مدل بالا (!) وسط خیابان مانده بود !! معلوم بود که سوبله پارک کرده بود و دو تا ماشین قبلی رفته بودند و این فقره مانده بود وسط خیابان !! ماشین هایی که می آمدند از سمت راستش راحتتر رد می شدند تا سمت چپش !! همان لحظه ماشین آقا پلیس هم  آمد تا از کنارش رد بشود و راننده هم که یک جوان امروزی و پریشان بود آمد پشت فرمان نشست و یک دو سه ... تیک آف کرد و رفت !! پلیس داستان هم با بلندگویش داد زد : اووووووی !!

 

سوار اتوبوس شدم و اطرافم را نگاه کردم ، تغییر خاصی ندیدم !! همان صندلی شکسته باز هم همانجا بود !! آدمها سوار می شدند و پیاده می شدند !! ترافیک هم بود ، خلوتی خاصی هم بود ، شاید چون از ترافیک عید خبری نبود ، خلوت دیده می شد !! راننده های اتوبوس های مسیرهای مختلف (!) برای شکار مسافران از هم سبقت می گرفتند که به ایستگاه بعدی زودتر برسند !! در این زمان ها باید پیرمرد یا پیرزن باشی و عصا به دست یا چادر به دهن تا معنی کنترل تعادل در اتوبوس را بفهمی ...

 

ازاتوبوس پیاده شدم و مسیری را پیاده رفتم و وارد بازار شدم و دوستم را دیدم ، همچنان چشمهایم دنبال تغییر می گشت ولی چیزی به چشمم نیامد !!


نو شدن سال انگار فقط برای ساعت ها و تقویم هاست !!


نظرات 2 + ارسال نظر
محمدرضا سه‌شنبه 14 فروردین 1397 ساعت 18:02

سلام
سال نو . ببخشید تقویم نو مبارک .ماهم طی این چند روز از سال 97 چند دوری در تبریز بخصوص بازار و سایر اماکن دیدنی !! گشت و گذاری داشته ایم سال 2018 که سه ماه و اندی پیش شروع شد و برخلاف وعده و وعیدهای مقامات هیچ اتفاقی نیفتاد و مقرر فرمودند بنا بدلایل زیادی شروع آن از اول 1397 شمسی خواهد بود که ایضا بازهم اتفاق چندانی رخ نداد و بلکه سالهای پیش تر بهتر تر هم بود ( عکسها و مدارکش موجود میباشد ) خواستم بدانم این رویداد عظیم 2018 چه زمانی شروع خواهد شد ؟ حدود یکماه دیگر که ماه رمضان شروع میشه و بعد از آنهم یکهاه زمان برگزاری جام جهانی فوتبال و همه چیز در کل دنیا تحت تاثیر آن خواهد بود به نظرم همان حدث و گمان ما در زمان اعلان این سال بعنوان سال چنین و چنان برای شهر اولینها .باید همان 2018 شمسی باشد که باستحضار حضرات مسئولین هم رساندیم و مورد غضب هم واقع شدیم .

سلام
در اطراف تبریز شایع است که وقتی می گویند سال نو مبارک جواب می دهند عمرتان مبارک !! این به واقعیت نزدیکتر می نماید !!
و امما رویداد مقطعی تبریز 2018 هم مانند دیگر رویدادهای منطقی مانند بهبود رفاه و اوضاع اقتصادی و مهار تورم و ....شعاری بیش نیست و جز چندرغازی به جیب برخی و تغییر در چند پست و مقام بهره ای نخواهد داشت و با این مصالح و این مدیریت های درپیتی انتظار زیادی هم نمی رفت !! قدیمی ها گفته اند : با حلوا حلوا گفتن دهن شیرین نمی شود !! حالا اگر عده ای امید دارند باید منتظر بمانند...
خبر جدید اینکه مقام معاون اول که بهمراه خانواده به ارومیه و تبریز سفرکرده بود ، بعد از دیدن دریاچه ارومیه فرموده بود که اگر لازم باشد میلیاردها دلار صرف احیای دریاچه خواهد شد !! و بدبخت کسانی که به این مهملات کف زده و هورا کشیده اند !!!!

نگین جمعه 17 فروردین 1397 ساعت 00:49

سلام

دقیقاً بخاطر همین مسائل بود که دو سه روز قبل شعر زیر رو برای حاشیه وبلاگم انتخاب کردم:

یک سال دیگر آمد و دنیا عوض نشد
چیزی به غیر پیرهن از ما عوض نشد
مبل و اثاث خانه، یکایک عوض شدند
رنگ و لعاب خانه دلها عوض نشد ..........

سلام
ارزیابی یک سال در چهار خط ... دستتان درد نکند
البته شاید دنیا عوض شده باشد ولی دنیای ما همانی هست که بود و شاید هم قدمی عقبتر رفته است .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد