تکرار اشتباهات ...

خیلی وقت ها پیش ، آن زمان که چند تار موی سفید بر بالای پیشانی داشتم و میان آنهمه سیاهی برای خودشان خوشان خوشان بودند (!) در جواب برخی که می پرسیدند : " چرا موهای سفید شده است !؟ " جواب می دادم : " آدم وقتی اشتباهی بکند و با علم بر اشتباه بودن آن کار دوباره آن اشتباه را مرتکب بشود ، یک مویش سفید می شود !! "

حالا وقتی در آینه نگاه می کنم و می بینم حتی آن چند تار موی سیاه هم نمانده تا کنار موهای سفید خودی نشان بدهند ، به همان فلسفه ای که در نوجوانی ساخته بودم فکر می کنم ... جای موهای سفید و سیاه که زمانی شاید در نسبتی یک به هزار بود ، حالا تمام و کمال عوض شده است ولی من هنوز سر حرفم ایستاده ام و بر این باور مانده ام !!

امروز این حرف را برای یکی تعریف می کردم و در حالیکه دست به موهای سیاهش می کشید به نیشخند گفت : " یکبار هم که شده سعی کن بدون اشتباه زندگی بکنی !! " البته می دانستم که قصد عظمایش شوخی بود ولی برای روشن شدن داستان گفتم : " دیده ای برخی ها چون به پزشک نمی روند ، فکر می کنند همیشه سالم هستند !!! خیلی از این برخی ها یاد گرفته اند با کاستی های سلامتی شان بتدریج کنار بیایند و خود بهتر می دانند که آنقدر هم که ادعا می کنند سالم نیستند ، رفتارهایشان را بصورت فصلی و دائمی تغییر می دهند و با این تاکتیک در حداقل سلامتی و بدون مراجعه به پزشک و چکاب دوره ای سر می کنند و سر آخر هم که همه می میرند و خوشبختانه این روزها مرگ تابعی از سلامتی نیست ، چون غالبا شوک های قوی هستند که پرونده را می پیچانند !! اگر فکر کرده ای چون موهایت سیاه است از فلسفه ی من در امان هستی به همین خوشان خوشانیت ادامه بده ... "

اشتباهات جزء لاینفکی از زندگی روزمره ما هستند و البته ناگزیر ، چرا که در جریان زندگی اجتماعی ، رفتارها و برنامه های ما چنان درهم و برهم و مرتبط با سایرین می باشد که اجازه حضور ذهن صد در صد نمی دهد و اگر هم چنین فردی پیدا شود که بتواند بصورت صددرصد کار هایش را رصد و رفتارهایش را تنظیم بکند ، مطمئناً باید در حاشیه ی امنی از جامعه قرار بگیرد (!)

حالا می ماند نوع اشتباهات ؛ ارادی یا غیرارادی (؟!) رفتارهای ما گاه ناشی از عادات ما هستند و بر اساس آگاهانه یا ناآگاهانه بودن این عادات ، خیلی اوقات اشتباه را بعنوان راه قبول می کنیم  ... برخی اشتباهات را با علم اشتباه بودن و به صِرفِ مفرح بودن آگاهانه انتخاب می کنیم تا جایگزینی برای دل ناخوشی های ناخواسته مان بکنیم که این امر نیز می تواند در دراز مدت یک رفتار اشتباه را در زندگی ما نهادینه بکند ؛ مثل کشیدن سیگار یا مصرف مشروبات الکلی و ...

و اما برخی اشتباهات نه تنها  مفرح نیستند بلکه آزار دهنده هم هستند ولی بدلایلی آن را هم مرتکب می شویم و این اشتباهات محصول بیخردی جمعی هستند و آزار دهنده تر اینکه زمانی به این رفتارها دامن می زنیم که شعار خرد جمعی می دهیم !!

بحث را بیخود کش ندهم ؛ از شروع یک روز کاری چند اشتباه ، فرقی نمی کند از کدام نوع ، را می توانید رصد بکنید ... اشتباه خودتان یا اشتباه دیگران که از شما انرژی و وقت می گیرد !! می دانم همه دوست دارند اشتباهات دیگران را زودتر به زبان بیاورند ولی بخاطر خودتان هم که شده سعی تان بر رصد کردن اشتباهات خودتان باشد ... اشتباهات دیگران در قبال همدیگر آنقدر زیاد است که به شمردن نیاید !!