این تصویرِ یک رشته چین خوردگی خیلی طولانی است که از اطراف زنجان شروع شده از تبریز رد شده و تا نزدیکی های جلفا دیده می شود ، در برخی جاها منظره ی بسیار زیبایی از آن دیده می شود که اطراف اتوبان تبریز - زنجان ( محدوده ی شهرستان هشترود ) و اوایل جاده تبریز - اهر ( محدوده ی شهر خواجه ) از آن جاها می باشد ...
آسمان و کوههایی که توی نقاشی آخر هستند ، همیشه مرا یاد منطقه ای می اندازد که عکس اول از آنجا گرفته شده است ، البته یک همچین جایی در آمریکا هم وجود دارد و بسی بزرگتر و بسی زیباتر !!
سلام سلام
همطاف می داند دادو گشت و گذار زیاد داشته بویژه اطراف آذربایجان و ... فقط جسارتا شخص دادو این طبیعت رنگی - عکس اول رو، رویت کرده بیدند؟عکاس این عکس رو می شناسند؟
خوو چه کنم که گوگل سرچ این تپه کوههای رنگی رو به اسم چین هم ثبت کرده بید با کلی تفاصیل
سلام
تقریبا در نصف ددرهای دادو این منطقه در اول یا اخر برنامه دیده می شدند ... در لغت نامه ی دادویی به این منطقه کوههای ادویه گفته می شود ... دیده اید که ادویه را لایه لایه توی شیشه می ریزند برای فروش !!
گفتم که این منطقه حاصل یک چین خوردگی است و ممکن است در خیلی از نقاط جهان وجود داشته باشد ...
در مجموعه عکس های فوتورافچی هم وجود دارد ... و چند عکس بسیار زیباتر هم از کارهای آقای علی شکری در این منطقه وجود دارد... این عکسی که هست از اینترنت برداشته شده ولی متعلق به آقای علی شکری می باشد.
من آمریکا را می دانستم ؛ شاید در چین هم باشد ، اگر هم نبود کپی می کنند !!
سلام ، دوره راهنمایی که بودم یه طرح ابر و باد کار کرده بودم یه طرح قشنگ تو مایههای این عکس اولی دراومده بود...
یادش بخیر منو بردین یاد دوران مدرسه که همیشه تو کلاسای هنر نفر اول بودم با یه معلم با ذوق و سلیقه و مهربوون .که همیشه تحسین میکرد کارهامو ....
سلام
البته ما هم نقاش های قابلی بودیم ... سیب هایی که من می کشیدم امروز شاید کیلویی 5000 یا بیشتر باشد !!
معلم های ما یا با سواد بودند ، یا با ذوق بودند و یا مهربان !! معلمی نداشتیم که همه یا چند تا از این صفت ها را باهم داشته باشند ، برای همین اینطور زمخت از آب درآمدیم ...
در باب عکس نخست، به قول ما بژنوردیها؛ بِییی!
لطفاً بِییی!! را به زبان آیکون مرقوم فرمائید
دادوی نقاش ماهر ...
یکی از اون سیبها رو برامون طراحی بفرمایید ببینیم چه شکلی بیدن ؟
واااااای خدای من ! چرا من این منظره رو ندیده بودم تا حالا ؟
بقول جناب سروش آدم تربیز اوشاغی!! باشه و تا حالا این منظره چشم نواز رو ندیده باشه ؟
واجب شد تابستون همسرجان رو وادار کنم یه سفر بریم ولایت که هم این منظره بدیع رو از نزدیک ببینم هم کمی شیرینی جات وطنی بر بدن بزنیم!!
من یه آجیل خوری از ترکیه برای خودم سوغاتی آوردم!! که طرحش همینه .. دلم نمیاد استفاده کنم بسکه قشنگه!
راستی
اون کپی کردن چینی ها دیگه آخرش بود
من قبلاًها پیشنهاد داده بودم یک نماینده ی تاپ که از همهی فیلترها سالم رد شده را بدهند چین تا 200 تا از رویش بزنند ، هم مجلس مان یک دست می شد و هم اینکه جای حرف و حدیث نمی ماند ...
منم مشتاق شدم ترجمه بییی رو بدونم!
جناب سروش ، ترجمه ! واضح و شفاف لطفا
جناب سروش مشتری شد دو تا ...
والا تو آیکنهاتون گشتم اما چیزی ندیدم در این معنی. "بِی" از صداهای تعجبه. شاید چیزی در همون مایه های "پی" تبریزیها. شاید هم از یک ریشه گرفته شدن!
جسارتا "من یه آجیل خوری از ترکیه برای خودم سوغاتی آوردم..." در نظر نگین خانم، خیلی من ر خنداند!
تصویر یکی به آخر دل منو برد
البته همه تصاویر زیبا و دلنواز بود دستتون طلا دادو
سلام
زیبایی خاصیت اش بردن است ، یا چشم می برد یا دل می برد یا هوش و حواس